هدف اسلام، که دارای افق دیدی گسترده و فراگیر است، آماده ساختن و تربیت «انسان شایسته» است. مطلق انسان به معنای گسترده و فراگیر، انسان از جهت انسان بودن، و شکوفا شدن در تمام ابعاد و جهات انسانی. آنچه در فرهنگ اسلام اهمیت بسزایی دارد ایمنی در برابر آسیبهای اجتماعی، انحرافات اخلاقی و تاثیرات فرهنگهای ناهماهنگ با فرهنگ اسلامی است. پایبندی به آموزههای دینی و داشتن تقیدات مذهبی سد محکمیدر برابر این معضلات میباشد.
2-1.حقیقت انسان و عبارت
حقیقت انسان حقیقتی است جمعی و تألیفی که در عین حال دارای وحدت است. ذات انسان مشتمل است بر عقل و نفس و طبع، که برای هر یک از این امور سه گانه آثار و لوازمیاست و کمال انسان در این است که در نتیجۀ سعی و کوشش از مرتبه و حد طبع به مرتبه وحد عقل ارتقا و یابد تا بتواند یکی از ساکنان حریم حضرت الهیه گردد و این هنگامیاست که باطن انسان به نور علم و دانش حقیقی روشن و منور گردد و در نتیجۀ عمل وسعی و کوشش، از عالم دنیا و علایق و خصوصیات آن تجرد حاصل کند (18، ص:498). و غرض از وضع قوانین و نوامیس الهی و ایجاب والزام عبادات و طاعات نیز همین است. این که علم غیب، عالم شهادت را به استخدام خویش در آورد و شهوات و امیال نفسانی خادم عقل و مطیع امر و فرمان او باشند. (همان، ص: 499).
عبادت از ریشۀ «عبد » به معنای خضوع، اطاعت خاشعانه و نهایت خضوع است(5،ذیل کلمه عبد). از ریشۀ عبد، دو مصدر عبودیت و عبادت مشتق شده است، این دو واژه در عبری و عربی کاربرد داشته و معنی همسان دارند. در حدیث، پیامبر (ص) بهترین نحو عبادت را بیان میدارند. «افضل الناس من عشق العباده فعانقها و احبها بقلبه و باشرها بجسده و تفرغ لها، فهولایبالی علی ما اصبح من الدنیا علی عسر ام علی یسر» بهترین مردم کسی است که عبادت را معشوق خود بداند. با عبادت معانقه کند و آن را با تمام وجود لمس نماید و خود را برای آن فارغ سازد. آنگاه نگران نخواهد بود که دنیا برای او به سختی بگذرد یا به آسانی (22، ج: 3، ص :131).
نماز در بین عبادات و مناسک الهّیه سمت جامعیت و عمودیت دارد، و جمیع مقامات معنوی انسانی به حسب سفر معنوی آن میباشد از عالم مُلک به قرب و وصول الهی، و نماز بُراق این سیر است. البته برای نماز مقامات و مراتبی است که هر مرتبه با مرتبه دیگر تفاوت دارد. پس میزان در کمال انسانیت و حقیقت آن، عروج به معراج حقیقی و صعود به اوج کمال و وصول به باب الله با مرقات نماز است.(8،ص:6). بنابراین مؤمن به حق و حقیقت و سالک الی الله به قدم معرفت، لازم است خود را برای این سفر معنوی و معراج ایمانی مهّیا کند و با جنود الهی و مصاحب، این راه را طی کند که از شیطان و جنود او مصون و محفوظ بماند.
2-2.ارتباطات انسانی و اسلام
از سال 1950 میلادی، علم ارتباطات انسانی زیر مجموعه علوم انسانی گردید و از آن پس تحولات زیادی در عرصۀ مناسبات اجتماعی و روابط خانوادگی به وجود آمد. ویرجینیا سیتر کارشناس خانواده درمانی معتقد است: «ارتباط در نظر من به چتر خیلی بزرگی میماند که تمام آنچه را که بین آدمیان میگذرد میپوشاند و بر آن اثر میگذارد. زمانی که کودکی به دنیا میآید، ارتباط بزرگترین عاملی است که نوع رفتار او با دیگران و حوادثی را که در جهان اطراف برایش اتفاق میافتد، تعیین میکند» (12، ص: 43). برایان تریسی در پژوهش خود که با هدف بررسی نقش ارتباطات انسانی در شادکامیاجرا شده است، مشخص نمود که ارتباطات انسانی مطلوب تا 85%، موجب نشاط و شادابی افراد میگردد(19،ج:1،ص :43). بنابراین در صورتی که افراد جامعه در محیطی گردهم آیند که سالم وبدور از خود فریبی و دیگر فریبی باشد. رشتههای مودت بین آنها محکمتر خواهد شد و به همین مناسبت بسیاری از نیازهای روحی وروانی افراد نیز تأمین خواهد شد. بر همین اساس اسلام برای پیوندهای اجتماعی و اخوت میان مسلمانان و روابط شایسته و نیکو میان آنها، بسیار اهمیت داده و هر سخن و عملی را که سبب گسستن پیوندها و روابط خوب شود، ناروا و گناهی بزرگ محسوب کرده است، که مانع قبولی عبادات میگردند. و توصیۀ مؤکدی در برگزاری برخی عبادات به شکل جمعی نموده است. خصوصاً خواندن نماز در جماعت مسلمین از سنتهای مؤکد اسلام است. و امام میفرمایند: هیچ عبادتی به اندازۀ نماز جماعت خواندن سبب شکست شیطان نمیگردد (8، ص : 32).
در اجتماع مؤمنین، قلوب آنها که دست غیبی الهی با آن است به هم نزدیک میشود و تألیف قلوب سبب همدلی و همفکری مسلمین با یکدیگر میگردد. آشنایی و دوستی، احساس مسئولیت افراد را نسبت بهم افزایش میدهد و تلاش مؤمنین در حل مشکلات یکدیگر بارزتر خواهد بود.
اسلام از گوشه گیری شدیداً تنفر و اکراه دارد، پیامبر فرموده اند: «مؤمن کسی است که با مردم بیامیزد، براذیت و آزار آنان (ناراحتیهایی که لازمه ی زندگی اجتماعی است)شکیبایی ورزد. پاداش چنین کسی بسیار بزرگتر از کسی است که نه با مردم میآمیزد و نه در برابر آزار و اذیتهای آنان شکیبایی از خود نشان میدهد (21، ص:258).احادیثی که رفتن به مسجد و خواندن نماز به جماعت را توصیه میکنند، همه حکایت از پاداشهایی بزرگ و اثرات بسیار عالی در روح و روان انسان دارد و تمام این موارد بیانگر اهمیت و ارزش و تأثیر بالای حضور مسلمین در مساجد برای انجام عبادات، خصوصاً نماز دارد. از جمله آثاری که ذکر شده است : شرکت دائم در نماز جماعت، انسان را از منافق شدن بیمه میکند (رک 28،ج1:،ص488:). و برای هر گامیکه به سوی نماز جماعت و مسجد برداشته شود، ثواب و حسنه در نظر گرفته شده است (29،ج:8، حدیث: 22815). و تعداد حاضران در نماز جماعت هر چه بیشتر باشد بهتر است. پیامبر فرمودند«ماکَثَرَ فَهوُ اَحَبُّ الی الله ». (رک 29،ج:8،ص:258).
2-3.تعلیم و تربیت
تربیت به معنای پرورا نیدن، رشد دادن، هدایت کردن در مسیری مشخص و به فعلیت رساندن است، در لغت مصدر فعل«ربی» و«یربی»از ماده «ربو» است. میتوان آن را پرورش دادن قوای روحی و جسمیبرای رسیدن به کمال مطلوب دانست یا آنکه ایجاد کننده صفات پسندیده و ملکات فاضله شمرد. مراقبت سالم از حیات در حال رشد،ایجاد تغییر در شخص به منظور درک مسائل و زمینه سازی مطلوب برای استقلال فکری نیز تعریف دیگر آن است (24،ص:129 ورک 10،ص:109-91).
در تربیت دینی اصل بینش، گره زدن ایمان با عنصر عقل و عشق و قرار دادن انسان در مسیر جذ به الهی و حیات طیبه است تا روابط انسان با خدا، خود، جامعه و جهان در پرتو رابطه با انسان کامل که مربی و معلم حقیقی است، تنظیم شود (10،ص:92). در واقع برای رسیدن به حقیقت دینداری و درک مقامات انسانی باید تمام ابعاد دین به منصه ظهور برسد تا بتوان آن شخص را به معنای حقیقی دین باور دانست.
2-4.خانواده و اهداف آن
خانواده نظامینیمه بسته است که نقش ارتباطات داخلی را ایفا میکند،ودارای اعضایی است که وضعیتها و مقامهای مختلفی را در خانواده و اجتماع احراز کرده و با توجه به محتوای وضعیتها، افکار و ارتباطات خویشاوندی که مورد تأیید جامعهای است که خانواده جزء لاینفک آن است ایفای نقش میکند (14،ص:46). در هر صورت خانواده، سازمانی فعال ، پویا، زنده و بنیادین است. لذا مانند هر سازمان دیگری، اهداف خاصی برای تشکیل و تداوم آن میتوان در نظر گرفت. دانشمندان نظرات متفاوتی در هدف زندگی بیان کرده اند. از دیدگاه یونگ هدف زندگی یافتن توفیق و جایی در جهان است (16، ص:39).و آلپورت نیز معتقد است: «کسانی که از سلامت روان برخوردارند، فعالانه در پی هدفها و امیدها و رؤیاهای خویشند، و ایثار و حُسن تعهد معنا وهادی زندگی آنهاست(همان،ص:174). از دیدگاه اسلام، هدف زندکی، نیل به سرحدکمال و بالندگی است، رشد و بالندگی تمام اعضای خانواده (4، ص: 47).
از وظایف پدر و مادر، پرورش فرزندان سالم و شایسته است. آنچه باید مورد توجه قرار گیرد، صرفاً فرزند آوری نیست، بلکه تربیت فرزندان به شکل کامل و جامع آن، مورد نظر است. تربیتی که دارای ابعاد متنوعی نظیر عاطفی، اجتماعی، عقلی، فیزیکی و اخلاقی است. بنابراین تربیت اجتماعی یکی از مؤلفههایی است که تحقیق آن نیاز به محیط مساعد دارد و خانواده، اولین نهاد تربیتی است که شرایط لازم برای این مؤلفه را داراست.هدف دیگر تشکیل خانواده، حفظ و تقویت ایمان است. ایمان به معنای تسلیم توأم با اطمینان خاطر در برابر خدا است(20، ج:1، ص:124). در تفسیر المیزان، این واژه به معنای استقرار اعتقادات در قلب، آمده است. ایمان همانند سایر ویژگیهای آدمیدر معرض فزونی یا کاستی قرار میگیرد. عوامل زیادی در حفظ و تقویت ایمان مؤثر است، که از جمله آنها میتوان به خود سازی، معاشرت صحیح، تفکر هدفمند، مراقبه و نیز تشکیل خانواده اشاره کرد. متقابلاً عواملی نیز موجب تضعیف ایمان میشود.مواردی نظیر هوس گرایی، اصالت دادن به تمایلات شخصی، شرکت در اجتماعات ناسالم و دوستان هرزه .... را میتوان نام برد (23،ص:91). خانواده با استفاده از عواطف سالمیکه در بین اعضاء آن وجود دارد، حس مسئولیت، و ارتباط سودمندیها و ضررهای اعضاء خانواده، میتواند نقش مؤثری در شخصیت اجتماعی فرد و انتخابهای او داشته باشد. تعامل سالم والدین با فرزندان نوعی تعهد ایمانی واخلاقی را در آنها ایجاد میکند که سبب احساس مسئولیت در قبال خود و دیگران میگردد. و فرد از حالت خود محوری خارج شده، بر اساس ایمان دینی، حس نوع دوستی در او تقویت میشود.
3. والدین و تربیت
تربیت مطلوب، دلپذیرترین و نیز دشوارترین وظیفه والدین و مربیان است. بهمین علت حضرت علی (ع) میفرمایند: «خیرُ ما وَرَّث الاباء الابناءَ الادب». بهترین ارثی که پدران میتوانند به فرزندان خویش بدهند ادب است (6، ص:393). افلاطون، تربیت را زیباترین چیزی میداند که در روح بهترین انسانها آشکار شده است (23،ص:123). پس میتوان آن را جذابترین کارها تلقی کرد. و در جای دیگری گفته است، دوکار بسیار دشوار است، حکومت و تربیت آنچه از دشواری تربیت میکاهد، علاقه و عشق پدر و مادر به فرزند است، به گونهای که سختیهای راه را با جان میخرند. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «رحم الله والدین اعانا ولدهما علی بر هما» . رحمت الهی شامل حال پدر و مادری باد که با تربیت صحیح فرزند خود را در نیکی به والدین کمک و یاری نمایند (28، ج:2، ص:625).
تربیت شامل ابعاد بدنی، عاطفی، عقلانی، اجتماعی و اخلاقی یادینی است و هر یک عوامل و شیوههای خاصی را در بر میگیرد. آنچه باید مورد توجه والدین قرار گیرد، تربیتی است که ناظر به همه ابعاد مذکور باشد، در این صورت میتوان آن را تربیت جامع تلقی کرد. از حیث روش نیز، تربیت شامل دو جنبه ارتباط کلامیو عملی است. در تربیت کلامی، والدین و مربیان غالباً متکی به استفاده از شیوه گفتار بوده رسالت تربیتی خویش را صرفاً در این حد و اندازه میبینند و تربیت فرزند به وسیله آنچه که از والدین و مربیان میشنود و دریافت میکند، صورت میگیرد.در حالی که در تربیت عملی، فرزند قادر است تا ارزشهای تربیتی و اخلاقی را کاملاً در رفتار مربیان و والدین مشاهده کند و به این تربیت، شخصیتی محکم و با ثبات بیابد. امام سجاد(ع) میفرمایند:«حق فرزندت این است که: بدانی او قسمتی از وجود تو است و جزئی از درخت هستی تو به شمار میرود. در این جهان، خوبی و بدی او با تو ارتباط پیدا میکند. تو درباره آنچه نسبت به او مسئولیت پذیر شده ای، مورد سؤال قرار خواهی گرفت، از نظر : 1-تربیت و آداب آموزی . 2-دلالت کردن به خداشناسی . 3- یاری کردن با او، در راه اطاعت حق. و این وظایف را به دو طریق، یکی عمل خودت و دیگری راهنمایی و آموزشی که به او ارائه خواهی نمود، ادا میکنی . عمل تو دربارۀ او چنین باشد که یقین داری، اگر در این راه کمترین زحمتی به خود میدهی، پاداش کافی خواهی داشت و اگر کمترین کوتاهی نمایی، دقیقاً مورد مؤاخذه، ملامت و مجازات قرار خواهی گرفت. در رابطه خود با او، طوری رفتار کن که نزد خدا معذورباشی، در برپاداری او، سرپرستی شایسته داشته باشی و در راه اصلاح نواقص او از تواناییهای خود او کمک بگیر و در این راه پناهی جز خدا نیست (23، ص : 129-128 ورک 4، ص :123-120).
4-راهکارهای تربیت دینی فرزندان (با محرومیت حضور در مسجد)
4-1. شناخت فرزندان
اکنون مراحل مختلفی را که والدین باید در تربیت فرزندان رعایت نمایند، تا فرزندان از شایستگیهای فردی و اجتماعی برخوردار کردند و بتوانند فرد مفیدی در جامعه اسلامیگردد و حضور مشخص و بارزی در اجتماعات مسلمین خصوصاً نماز جماعت داشته باشند آورد میشود.
پدران و مادران نیازمندند برای رسیدن به نتایج مطلوب در تربیت فرزندانشان، ابتدا او را بشناسد. زیرا معرفت اولین گام برای تربیت است. معرفت والدین شامل زمینههای متنوعی میشود که ذیلاً مهمترین آنها را نام میبریم: 1-نیازهای اساسی روانی 2-استعدادهای اصلی 3-علائق و گرایشها 4-ویژگیهای رشد 5-ضعفها و کاستیها.
4-2. تربیت عملی و الگوپذیری
اسلام سر مشق دادن را بزرگترین وسیله ی تربیت میداند. «لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنه لمن کان یرجو الله و الیوم الاخر و ذکر الله کثیراً (احزاب / 21) مسلماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود. برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند وخدا را بسیار یاد میکنند. این اصل تنها شامل پیامبر ما محمد مصطفی (ص) نمیشود بلکه حکمیاست که در مورد همۀ نبوتها صادق است. همۀ پیامبران خدا و فرستادگان او برای ملتها الگو بودندو هستند. «قدکانت لکم اسوة حسنه فی ابراهیم والذین معه» (ممتحنه /4) برای شما سرمشق خوبی در زندگی ابراهیم و کسانی که با او بودند وجود داشت. از طرف دیگر، قرآن به نکته عمیق و ظریفی اشاره میکند و میفرماید: «قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله» (ال عمران / 31)ای پیامبر بگو که اگر خدا را دوست میدارید، مرا پیروی کنید تا خدا شما را دوست داشته باشد. اینجا به عاطفه و فطرت پاک افراد اشاره میکند و از آن برای هدایت استفاده میکند.
والدین نیز بیشترین نقش خود را در تربیت فرزند با بهره گیری از روش همانند سازی (الگوگیری) ایفا میکند. کودک از سالهای نخستین زندگی، رفتار والدین را اقتباس نموده درصدد درونی ساختن آنها بر میآید. این امر به تدریج، جای خو را به همانند سازی با والد همجنس میدهد و به این طریق رفتار مطلوب جنس خویش را از پدر و مادر میآموزد بدیهی است تأثیر پذیری فرزند از والدین، محدود به مشاهده رفتار و الگو پذیری عملی از والدین نیست، بلکه علاوه بر آن ارتباط کلامیوالدین نیز برتکوین شخصیت فرزند اثر گذار است. ولی در مقایسه این دو، تأثیر رفتار عینی و مشهود بیش از رفتار کلامیاست (23،ص:91و رک27،ص:320-309).بنابراین والدین 2 نکته را در تربیت دینی فرزند باید مورد توجه خاص قرار دهند:1-بالابردن معارف فرزندان نسبت به پیامبران و اهل بیت و شناساندان عملکرد آنها در صحنههای مختلف . 2-تصحیح رفتار و اعمال خود. به عنوان نمونه در صورتی که والدین مایل هستند فرزندانشان در نماز جماعت حضور متداوم داشته باشند و اهل مراقبه و رفت و آمد به مسجد باشند. ابتدا باید دیدگاه اهل بیت (ع) و اهتمام آنان را به حضور در مسجد و خواندن نماز به جماعت در موقعیتهای مناسب برای آنان بیان کنند و سپس خود والدین نیز اهتمام به حضور در مسجد و شرکت در نماز جماعت داشته باشند. تا فرزند علاوه بر یادگیری رفتاری، اثرات خوب این عملکرد را حس کند و عیناً درک کند. تا بتواند با اشتیاق تطابق ایجاد کند.
4-3. شناخت خداوند مهربان
قاعدهی کلی و اصل اساسی تربیت اسلامی، ایجاد پیوند میان قلب انسان و خدا است، پیوندی دائمیکه هر لحظه قلب را بر میانگیزد تا به خدا رجوع و در هر کاری از قانون اساسی و ابدی او طلب مشورت کند. پیوندی که با آن هر چیزی کامل و تمام، و بدون آن همه چیز پوچ و بیهوده میشود. در احادیث نیز آمده است اولین معرفت، معرفت خداوند است بنابراین والدین باید قبل از هر چیز درس توحید به فرزند بیاموزد که زیربنای تمام دینداری است. امیرالمؤمنین علی (ع) میفرماید:«استدیموا الذکر فانه ینیر القلوب و هو أفضل العبادة» پیوسته خدا را یاد کنید که دل را نورانی میکند و برترین عبادتهااست (6، ج:2،ص:255). برای تفهیم این حقیقت به فرزندان میتوان از روشهای زیر بهره گرفت.
1.عالم نمایشگاه خلقت خداوند است و هر چیز به دست قدرت او خلق شده حضرت علی(ع) میفرمایند:«و ظهرت فی البدایع التی احدثها آثار صنعته و اعلام حکمته فصار کُلُ ما خلق حجة له و دلیلاً علیه» در ساختههای بد یعش آثار صنع و نشانههای حکمتش آشکار است. از این رو آنچه آفریده حجت و دلیل بر وجود اوست. (2،خطبه:91).
2. شناساندن خداوند به صفت رحمانیت و رحیمیت به فرزندان ؛ بسیار مهم است که فرزندان ما شناخت صحیحی از خداوند داشته باشند شناختی که شایسته عزت و کمال الهی است .یکی از صفات خدای متعال که بر صفات دیگر غلبه دارد صفت رحمت خداوند است، اگر انسان محبت الهی را درک کند و بفهمد صدور شرایع از سر لطف و عشق الهی به بنده خویش است هرگز از انجام آنها روبر نمیتابد. و خاصعانه تسلیم خواست پروردگار خویش میگردد زیرا همۀ آن برنامهها را، راه رسیدن به محبوب و طی مدارج کمال و موفقیت خویش میبیند. رفتن به مساجد را برای قبولی عبادت، با جان و دل میپذیرد و حضور در جماعت را برای درک حضور بیشتر خداوند بر خود واجب میکند. پسر بر والدین لازم است که با شناسایی ارتباط معصومین (علیهم السلام) با خداوند و تبیین لطف و رحمت الهی فرزند را در انجام تکالیف حتی مستحبات بیمه نمایند.