تعریف شیوه
شیوه در لغت به معنای راه، طریق، اسلوب می باشد. و در اصطلاح به روش و اسلوب خاصی که برای رسیدن به هدف مشخص تنظیم می شود گفته می شود.
تعریف دعوت
فرایندی که در طی آن دیگری به سمت بینش، گرایش یا رفتار مطلوب دعوت کننده فراخوان و جذب می شود.
ـ فرایند یک دعوت ثمر بخش
مراحلی که در یک دعوت باید طی شود:
مرحله یکم: عرضه:
در مرحله اول مخاطب باید پیام مرا ببیند و بشنود و الا چگونه انتظار داشته باشم که اجابت کند. پس باید با روش یا ابزاری پیام خود را به مخاطب برسانم.
چند راه کار برای تحقق این هدف:
1- گستره افزایی محیط تبلیغی
2- استفاده از ابزارهای متنوع و متعدد
3- استفاده از روش های متنوع و جذاب در نشر پیام
مرحله دوم: جلب رضایت(جذب)
باید با روشی محتوای پیام عرضه شود که مخاطب بپسندد. منظور این نیست از اصول خودمان بگذریم و هرچه را اندیشه و سلیقه مخاطب همانگ باشد را بیان کنیم، بلکه باید در تنظیم و چیدمان محتوا و نوع انتقال آن چنان حکیمانه و هنرمندانه عمل کنیم که نه تنها مخاطب وحشت نکند و زده نشود بلکه احساس انس کرده، متمایل شود.
برای تحقق چنین هدفی بهتر است:
1- در چیدمان و تنظیم محتوا، سطح فهم[1] مخاطب شناسایی و رعایت شود، در غیر اینصورت مخاطب پیام را درک نمیکند و همین باعث خستگی و زدگی او میشود.
2- نگرشهای اولیه مخاطب در نظر گرفته شود، از این جهت مخاطب به چند دسته تقسیم میشود، مذهبی، نیمه مذهبی، غیر مذهبی، ضد مذهب. به عنوان نمونه اگر مخاطب بینش مذهبی دارد می توانیم از آیات قرآن و سخنان معصومین ع در تنظیم محتوا بهره ببریم، اما اگر مخاطب دگر اندیش یا حتی غیر مسلمان است باید از براهین عقلی یا آمار و تجربیات و یا ریشههای فطری انسانی استفاده کنیم. در سیره اهل بیت علیهم صلواه الله هم میبینیم، برای پاسخ گویی به پرسشهای دگر اندیشان از منابع و مسلمات خودشان بهره میبرده اند.
3- در نحوه بیان و ارائه، انتقال و تنظیم طرح های اجرایی فرهنگ، زبان[2] و سلیقه مخاطب بسیار مهم است.
مرحله سوم: ایجاد پذیرش و اعتقاد:(تغییر جهت)
تا زمانی که پذیرش و اعتقاد شکل نگیرد و این اعتقاد به عمل نیانجامد نمیتوان گفت دعوت ثمربخش بوده است. لذا باید به دنبال این باشیم که مخاطب بینش، نگرش یا رفتار مورد دعوت مرا بپذرد.
راهکارهایی برای نیل به این هدف:
1- استمرار جدی کار، ولو برای مدت طولانی، با صبر و حوصله و توکل به خداوند متعال و استفاده از روشهای متنوع. همان گونه که حضرت نوح(ع) سالهای طولانی قوم خویش را به حق دعوت کرد و با وجود اینکه جز عدهی اندکی به اوایمان نیاردند، ناامید نشد.[3]
2- استحکام و غنای کافی داشتن محتوا و بهره گیری از برهان، پند و موعظه و در نهایت جدال و مناظره[4].
3- شناسایی و رفع موانع پذیرش؛ گاهی پیش میآید که مخاطب مانعی فکری، عاطفی و یا حتی رفتاری برای پذیرش پیام دارد. مثلا شبهه ای دارد، یا عقده ای از جای دگر دارد و یا حتی تنبلی یا وسواس مانع پذیرش اوست.
مرحله چهارم: تثبیت
مخاطب، بعد از پذیرش، ممکن است تغییر کند، سست شود یا تردید کند، باید برنامه یا شیوههایی را در نظر داشته باشیم که او را در اعتقاد یا رفتاری که به وی انتقال داده ایم ثابت قدم بدارد، به عنوان نمونه:
1- برخی از افراد هر چند وقت یک بار نیاز به شارژ دارند و باید شناختها و انگیزه های آنان به موقع تجدید و تقویت شود.
2- گاه مخاطب در محیط جدیدی واقع میشود و یا در در معرض افکاری قرار میگیرد که دچار تردید یا شبهه میشود که اگر به موقع پاسخی مناسب و قانع کننده دریافت نکند، از راهی که به آن دعوت شده است منحرف میشود. پس باید بعد از مرحله پذیرش مخاطب مدام تحت کنترل باشد و خطرات اینچنینی پیشگیری یا درمان شود.
3- با استفاده از روشهای درونی سازی و فطری میتوانیم به گونه ای ارزش پیام را در جان مخاطب ملکه کنیم که هیچ چیزی نتواند در او خلل و سستی ایجاد کند.
4- گاهی برای نهادینه شدن یک عادت رفتاری در مخاطب باید از تمرینهای عملی منظم و مستمر بهره گرفت.