شیوه های دعوت به نماز

این وبلاگ به منظور ارائه در چهرمین مسابقه سراسری وبلاگ نماز تهیه شده است

شیوه های دعوت به نماز

این وبلاگ به منظور ارائه در چهرمین مسابقه سراسری وبلاگ نماز تهیه شده است

جایگاه واهمیت موضوع (اهمیت وضرورت دعوت به نماز)

یا مسجتیب الدعوی

چرا باید به نماز دعوت کنیم؟
باید به نماز دعوت کنیم، چون همه ما مسئولیم: وَ رُوِیَ عَنِ النَّبِیِّ ص کُلُّکُمْ رَاعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ.[5] و آن روز که در پیشگاه خدا حاضر شویم در قبال مسئولیتمان مؤاخذه خواهیم شد.

·        کدام مسؤولیت؟
مگر نه این که امر به معروف و خیر و نهی از منکر و شر از فروع دین ماست، و مگر نه اینکه این فریضه دستور مستقیم خداوند متعال است است؛ وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُون[6] و مگر نه اینکه معروف ترین معروف­ها و خیر العمل نماز است«حی علی خیر العمل» «وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الصَّلَاةِ، فَإِنَّهَا خَیْرُ الْعَمَلِ[7]». خداوند متعال بهترین بندگانش را در این راه مسئولیت داد و من و شما نیز باید به این الگوهای کمال اقتدا کنیم: وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَیْنا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ ...[8]

·        کدام مسئولیت؟
مسئولیتی که خالقم، پروردگارم به من سپرد، سپرد که با تمام وجود، خودم را و اهلم را حفظ کنم، حفظ کنم از آتش دوزخ: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَیْها مَلائِکَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُون[9] و مگر نه این که کلید بهشت و راز رهایی از دوزخ نماز است: وَ قَالَ ع مِفْتَاحُ الْجَنَّةِ الصَّلَاة.

·        کدام مسئولیت؟
مسئولیتی که پروردگار بر دوش اشرف مخلوقات عالم، اسوه حسنه جن و انس، خاتم انبیا ص قرار داد، تا این دستور در کلام جاوید حق تا ابد ماندگار باشد و یادآورمان کند وظیفه ­ای را که بر عهده داریم: وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها[10] این همان نشانه ایست که خداوند، عزیز خلیلش را، اسماعیل ذبیحش را، به آن معرفی می­کند: وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ وَ کانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا[11]

·        کدام مسئولیت؟
مسئولیتی که از جانب رسول خدا و اهل بیت طاهرینش، که اطاعتشان بر ما واجب است، بر عهده من و شما نهاده شده است، همان مسئولیتی که زمین ماندش آه رسول خدا ص را در می­ آورد: وَ قَالَ ع مُخَاطِباً لِأَوْلِیَاءِ الْأَطْفَالِ مُرُوا أَوْلَادَکُمْ بِالصَّلَاةِ وَ هُمْ أَبْنَاءُ سَبْعٍ وَ اضْرِبُوهُمْ عَلَیْهَا وَ هُمْ أَبْنَاءُ عَشْر. جَامِعُ الْأَخْبَارِ، رُوِیَ عَنِ النَّبِیِّ ص: أَنَّهُ نَظَرَ إِلَى بَعْضِ الْأَطْفَالِ فَقَالَ وَیْلٌ لِأَطْفَالِ آخِرِ الزَّمَانِ مِنْ آبَائِهِمْ فَقِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ مِنْ آبَائِهِمُ الْمُشْرِکِینَ فَقَالَ لَا مِنْ آبَائِهِمُ الْمُؤْمِنِینَ لَا یُعَلِّمُونَهُمْ شَیْئاً مِنَ الْفَرَائِضِ وَ إِذَا تَعَلَّمُوا أَوْلَادُهُمْ مَنَعُوهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُمْ بِعَرَضٍ یَسِیرٍ مِنَ الدُّنْیَا فَأَنَا مِنْهُمْ بَرِی‏ءٌ وَ هُمْ مِنِّی بِرَاء.

باید به نماز دعوت کنیم چون همه ما آرزوها داریم:
·        کدام آرزو؟
آرزوی همه ماست، که خودمان، دوستانمان و فرزندانمان در دامن قرآن پرورش یابیم و از تربیت و هدایتش بهره ­مند شویم، و راز حرکت در این بزرگ­راه سعادت تقواست و شرط رسیدن به تقوا بعد از ایمان، نماز است: ذَالِکَ الْکِتَبُ لَا رَیْبَ  فِیهِ  هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ. الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلَوةَ ...[12] وقتی خوب نگاه می­کنی هم هدایت آسمانی آرزوی ماست، هم دست یابی به تقوی، برای رسیدن به هردو آرزو به نماز دعوت می­کنیم.

·        کدام آرزو؟
آرزو داریم سرمایه­ های مادی و معنوی زندگی و سرزمینمان روز به روز زیادتر شود، آرزو داریم عمر و وطنمان در برکات الهی غرق شود، آرزو داریم هیچ گاه ورشکست نشویم و سرمایه از کف ندهیم، وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی‏ لَشَدید[13] پس باید به نماز دعوت کنیم، تا روحیه سپاس گزاری در همه جا موج بزند آنگاه اقیانوس برکت خدا در زندگی و سرزمینمان موج خواهد زد.

·        کدام آرزو؟
آرزو داریم مدال­های ایمان بر سینه­ هایمان نصب گردد تا آنگاه که منجی عالم سربازانش را برمی­گزیند در تاریکی بی­نشانی از قافله مجاهدان عدالت گستر باز نمانیم. و راستی مگر نه این است که مدال ایمان و نشان سربازان آخرالزمان تلاش در گسترش و اقامه راستین نماز است: الَّذینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاة ....[14]

.        کدام آرزو؟
مگر نه اینکه هر جنبنده ­ای با آرزوی سعادت خودش و عزیزانش زندگی می­کند و لحظه­ای این آرزو از قلبش بیرون نمی­رود؟ و مگر نه این است که پروردگار خلقت و راز، راز سعادت و خوشبختی را با نماز گره زده است: قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ . الَّذِینَ هُمْ فىِ صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ [15] باید به نماز دعوت کنیم تا آرزوی سعات خود و عزیزانمان برآورده شود.

·        کدام آرزو؟
چه بسا افراد یا اقوامی که آرزو دارند لکه ننگی که بر تارک تاریخ گذشته آنها نقش بسته است، برای همیشه پاک شود. و مگر نه این است که نماز بهترین راه پاک کردن سیئات است: وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ ذلِکَ ذِکْرى‏ لِلذَّاکِرین[16]

·        کدام آرزو؟
آرزوی گل این است که همیشه ساقه­اش پایدار باشد تا را رابطه­ی حیات بخش با ریشه همیشه برقرار باشد. همه ما میدانیم که ریشه گل سرسبد هستی، آفرینده ی حیات است: فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی‏ فَقَعُوا لَهُ ساجِدین[17] و نماز آن ساقه­ای است که این گل را به آن ریشه وصل می­کند و شاید به همین خاطر است که اولین اقدام آدم بعد از تشرف به روح ملکوتی سجده بود. راستی خدا نیاورد روزی را که ساقه­ های گلستان جامعه مان را آفتی بزند، که نتیجه ای جز مرگ و فساد ندارد. پس باید به نماز دعوت کنیم تا زنده و با طراوت باشیم.

باید به نماز دعوت کنیم تا مبادا ....
مبادا خیمه دینمان بی ستون بماند و واژگون شود:
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: الصَّلَاةُ عَمُودُ الدِّینِ مَثَلُهَا کَمَثَلِ عَمُودِ الْفُسْطَاطِ إِذَا ثَبَتَ الْعَمُودُ ثَبَتَ الْأَوْتَادُ وَ الْأَطْنَابُ وَ إِذَا مَالَ الْعَمُودُ وَ انْکَسَرَ لَمْ یَثْبُتْ وَتِدٌ وَ لَا طُنُبٌ.[18] که این ستون اگر نباشد یعنی انهدام دین: وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الصَّلَاةُ عِمَادُ الدِّینِ فَمَنْ تَرَکَ صَلَاتَهُ مُتَعَمِّداً فَقَدْ هَدَمَ دِینَهُ وَ ...[19] باید به خاطر حفظ دین هم که شده به نماز دعوت کنیم.

مبادا دچار یک غفلت همگانی شویم؛
غفلتی که ما را برای جهنم آماده می­کند، غفلتی که ما را از مرز حیوانیت هم پایین­تر می­کشاند: وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُون[20] غفلتی که ایمان را می­رباید و حسرت ابدی می ­آورد: وَ أَنْذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِیَ الْأَمْرُ وَ هُمْ فی‏ غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا یُؤْمِنُونَ [21] باید به نماز دعوت کنم، چون راه برون رفت از این خطر بزرگ نماز است. إِنَّنی‏ أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنی‏ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْری[22] این همان ذکری است که اعراض از آن همه ما را دچار زندگی نکبت بار می­کند، پس باید به نماز دعوت کنم. وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى[23]

مبادا عزیزانمان در دام جرم گرفتار شوند یا جامعه گرفتار مجرمان شود به شکلی که امنیت از محیط زندگی ما رخت بربندد. و مگر نه این است که مجرمان ترک نماز را اولین دلیل سوختن در آتش جرمشان بر می­ شمارند. فىِ جَنَّاتٍ یَتَسَاءَلُونَ . عَنِ الْمُجْرِمِینَ . مَا سَلَکَکمُ‏ْ فىِ سَقَرَ . قَالُواْ لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ[24] باید به نماز دعوت کنم تا از مجرم شدن عزیزانم، از گرفتار مجرمین و ناامنی شدن جامعه ام پیشگیری کنم.

مبادا نسل بعد از ما گرفتار نفس و شهوت گرایی شوند.
همان بلایی که جز شغاوت ثمری ندارد. آیا غلطیدن در ورطه شهوات و نفسانیات از ترک نماز آغاز نمی شود و آیا نماز بهترین راه پیش گیری از شهوت گرایی و نفس پرستی نیست. فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا[25] باید به نماز دعوت کنیم تا خودمان و نسل و ذریه یمان از این خطر بزرگ در امان بماند.

شیوه های دعوت به نماز

یا رب العالمین

تعریف شیوه
شیوه در لغت به معنای راه، طریق، اسلوب می باشد. و در اصطلاح به روش و اسلوب خاصی که برای رسیدن به هدف مشخص تنظیم می شود گفته می شود.

تعریف دعوت
فرایندی که در طی آن دیگری به سمت بینش، گرایش یا رفتار مطلوب دعوت کننده فراخوان و جذب می شود.

ـ فرایند یک دعوت ثمر بخش
مراحلی که در یک دعوت باید طی شود:
مرحله یکم: عرضه:
در مرحله اول مخاطب باید پیام مرا ببیند و بشنود و الا چگونه انتظار داشته باشم که اجابت کند. پس باید با روش یا ابزاری پیام خود را به مخاطب برسانم.
چند راه کار برای تحقق این هدف:
1-      گستره افزایی محیط تبلیغی
2-      استفاده از ابزارهای متنوع و متعدد
3-      استفاده از روش های متنوع و جذاب در نشر پیام

مرحله دوم: جلب رضایت(جذب)
باید با روشی محتوای پیام عرضه شود که مخاطب بپسندد. منظور این نیست از اصول خودمان بگذریم و هرچه را اندیشه و سلیقه مخاطب همانگ باشد را بیان کنیم، بلکه باید در تنظیم و چیدمان محتوا و نوع انتقال آن چنان حکیمانه و هنرمندانه عمل کنیم که نه تنها مخاطب وحشت نکند و زده نشود بلکه احساس انس کرده، متمایل شود.
برای تحقق چنین هدفی بهتر است:
1-      در چیدمان و تنظیم محتوا، سطح فهم[1] مخاطب شناسایی و رعایت شود، در غیر اینصورت مخاطب پیام را درک نمی­کند و همین باعث خستگی و زدگی او می­شود.
2-      نگرش­های اولیه مخاطب در نظر گرفته شود، از این جهت مخاطب به چند دسته تقسیم می­شود، مذهبی، نیمه مذهبی، غیر مذهبی، ضد مذهب. به عنوان نمونه اگر مخاطب بینش مذهبی دارد می توانیم از آیات قرآن و سخنان معصومین ع در تنظیم محتوا بهره ببریم، اما اگر مخاطب دگر اندیش یا حتی غیر مسلمان است باید از براهین عقلی یا آمار و تجربیات و یا ریشه­های فطری انسانی استفاده کنیم. در سیره اهل بیت علیهم صلواه الله هم می­بینیم، برای پاسخ گویی به پرسش­های دگر اندیشان از منابع و مسلمات خودشان بهره می­برده ­اند.
3-      در نحوه بیان  و ارائه، انتقال و تنظیم طرح های اجرایی فرهنگ، زبان[2] و سلیقه مخاطب بسیار مهم است.

مرحله سوم: ایجاد پذیرش و اعتقاد:(تغییر جهت)
تا زمانی که پذیرش و اعتقاد شکل نگیرد و این اعتقاد به عمل نیانجامد نمی­توان گفت دعوت ثمربخش بوده است. لذا باید به دنبال این باشیم که مخاطب بینش، نگرش یا رفتار مورد دعوت مرا بپذرد.
راه­کارهایی برای نیل به این هدف:
1-      استمرار جدی کار، ولو برای مدت طولانی، با صبر و حوصله و توکل به خداوند متعال و استفاده از روشهای متنوع. همان گونه که حضرت نوح(ع) سالهای طولانی قوم خویش را به حق دعوت کرد و با وجود اینکه جز عده­ی اندکی به اوایمان نیاردند، ناامید نشد.[3]
2-      استحکام و غنای کافی داشتن محتوا و بهره گیری از برهان، پند و موعظه و در نهایت جدال و مناظره[4].
3-      شناسایی و رفع موانع پذیرش؛ گاهی پیش می­آید که مخاطب مانعی فکری، عاطفی و یا حتی رفتاری برای پذیرش پیام دارد. مثلا شبهه­ ای دارد، یا عقده­ ای از جای دگر دارد و یا حتی تنبلی یا وسواس مانع پذیرش اوست.

مرحله چهارم: تثبیت
مخاطب، بعد از پذیرش، ممکن است تغییر کند، سست شود یا تردید کند، باید برنامه یا شیو‌ه‌هایی را در نظر داشته باشیم که او را در اعتقاد یا رفتاری که به وی انتقال داده ­ایم ثابت قدم بدارد، به عنوان نمونه:
1-      برخی از افراد هر چند وقت یک بار نیاز به شارژ دارند و باید شناخت­ها و انگیزه­ های آنان به موقع تجدید و تقویت شود.
2-      گاه مخاطب در محیط جدیدی واقع می­شود و یا در در معرض افکاری قرار می­گیرد که دچار تردید یا شبهه می­­شود که اگر به موقع پاسخی مناسب و قانع کننده دریافت نکند، از راهی که به آن دعوت شده است منحرف می­شود. پس باید بعد از مرحله پذیرش مخاطب مدام تحت کنترل باشد و خطرات اینچنینی پیشگیری یا درمان شود.
3-      با استفاده از روش­های درونی سازی و فطری می­توانیم به گونه ­ای ارزش پیام را در جان مخاطب ملکه کنیم که هیچ چیزی نتواند در او خلل و سستی ایجاد کند.
4-      گاهی برای نهادینه شدن یک عادت رفتاری در مخاطب باید از تمرین­های عملی منظم و مستمر بهره گرفت.

نقش خانواده در ترغیب نماز با تأکید بر روش ها

سُبحَانَ رَبِّیَ اَلعَظِیمِ وَ بِحَمدِه

  خانواده و اصول آموزش نماز
   نهاد خانواده برای تربیت دینی فرزندان پتانسیل بسیار بالایی در خود دارد خداوند این حیات دو نفره را به گونه ای قرار داده است که اگر قواعد و اصول مبتنی بر قابلیت های درونی آن به درستی شناخته شود و اصول تربیتی و یادگیری نیز مورد استفاده قرار گیرد اقدامات بسیار موثری را در خصوص تربیت دینی به طور عام و آموزش نماز به طور خاص می توان به انجام رساند.
    1. استفاده از انرژی مثبت درون خانواده
    در درون خانواده سرمایه عاطفی و انرژی مثبت زیادی قرار داده شده است. با بهره برداری از آن خیلی از برنامه های تربیتی را می توان به اجرا در آورد. این مسئله وقتی انجام می شود که مادر بتواند بین خود و فرزند، صمیمت بسیار فراتر و ریشه دارتر از صمیمت های تولید شده در سایر ارتباطات در زندگی به وجود آورد.
    وقتی مادری در یک فضای مدیریت شده عاطفی به دختر خود یا پسر خود می گوید: دخترم یا پسرم چند لحظه می آیی پیش من؟ این جمله یک فضای روانی و عاطفی خاص در فرزند به وجود می آورد به نحوی که آمادگی او را برای پذیرش برخی از انتظارات والدین فراهم می نماید.
    در چنین فضای عاطفی اگر یکی از والدین در مورد نماز یا نمازخوان ها موضوعی را و یا قصه ای را شرح می دهد به احتمال قوی باتوجه به استماع موثر از ناحیه فرزند مواجه خواهد شد. بدون تردید اگر فردی با علاقه به چیزی گوش بدهد و گوینده نیز محبوب او باشد کلام در او تاثیر گذاشته و زمینه عمل کردن به آن نیز فراهم می شود. پس والدین باید این قدرت عاطفی پنهان در خانواده را بپذیرند و به درستی از آن استفاده کنند.
    2. تناسب پیام و انتظار با شرایط سنی فرزند
    هر گروه سنی به مثابه پیمانه ای است که بیش از ظرفیت خود پذیرای محتوای اضافی نمی باشد. قبل از هرکسی خود خداوند متعال در تربیت دینی انسان ها در طول تاریخ این موضوع را با عمل مطلق خود رعایت کرده است. فلسفه بعثت انبیا و انزال کتب به طور تدریجی ریشه در این محدودیت ذاتی بشر دارد. مربیان و والدین بدون رعایت این اصل نمی توانند پیام های خود را به کودکان و نوجوانان بقبولانند.
    آموزش نماز مانند سایر مسائل تربیتی به شرط قبول متربی اثر بخش است لذا از جمله مسائل اساسی که والدین باید از خود بپرسند و پاسخ آن را از منابع معتبر به دست آورند آن است که: “فرزند دوره ابتدایی من، دارای کدام علایق و چه توان ذهنی است؟” و آیا اینکه “فرزند نوجوان من مطابق یافته های روانشناسی و آموزه های دینی، کدام ویژگی های را داراست؟ اینها سوالات مبنایی برای هر پدر و مادر است.
    وقتی که فهمید در دوره کودکی “دیدن” بیش از “شنیدن” کار ساز است در پیام های مربوط به نماز نیز عمدتا از رفتار و عمل بهره می گیرد تا حرف و گفتار.
    3.رعایت استمرار و مداومت
    تعلیم و تربیت با اقدامات قطعی و گسسته از هم تحقق پیدا نمی کند. خداوند آدمی را طوری آفریده است که باید اقدامات تربیتی به طور مرتب و مستمر بر او اعمال شود تا در متربی نهادینه گردد. علت تکرار انجام دستورات دینی در طول روزها و ماه ها و سال ها نیز در این ویژگی آدمی نهفته است لذا خانواده برای تربیت دینی و تقویت روحیه نمازخوانی در فرزند باید برنامه داشته باشد و این برنامه به طور مداوم اجرا شود. البته معنای مداومت، آن نیست که با تکرار ملال آور خواسته های خود، روح او را آزرده کنیم و شیرینی عبادت و نماز را در کام او تلخ نماییم. خیلی از جنبه های مداومت می تواند نامرئی و غیر مستقیم باشد. به طور مثال هر بار سجاده نماز را جلوی دیدگان فرزند خردسال پهن می کنیم تا او را نسبت به نماز علاقه مند کنیم. اگر این عمل را به برنامه هر روز خود تبدیل کنیم خواهیم دید که اثر خود را خواهد داشت اصولااتصال و ارتباط با روح و روان کودک را نباید رها کرد.
    4. ارتباط خانه و مدرسه
    ارتباط خانه و مدرسه از لوازم غیرقابل اغماض در تربیت دینی است. ضرورت این ارتباط را ویژگی توحیدی تربیت به وجود می آورد. تربیت به طور ذاتی به وحدت و یکپارچگی همه نهادهای تربیتی و بخصوص دو نهاد خانه و مدرسه محتاج است. به همین دلیل برنامه های آموزش نماز در خانواده باید از طرف آموزش و پرورش حمایت شود. چگونه ممکن است یک کودک در مدرسه به طرق مختلف پیام های مربوط به نماز را دریافت کند ولی درخانواده چنین فضایی نباشد و او نمازخوان پرورش یابد؟
    از جمله اقداماتی که در این مورد می توان انجام داد آن است که والدین از طریق مدرسه در جریان کامل محتوای آموزشی کتاب های درسی درخصوص نماز قرار گیرند و در منزل نیز در راستای آن محتواها به تقویت رفتار فرزندان خود بپردازند.
    5. رعایت اعتدال
    پرهیز از افراط و تفریط قاعده اساسی زندگی است. از طریق رعایت میانه روی به معنای واقعی کلمه می توان بهتر به هدف رسید. در تربیت دینی و آموزش نماز نیز از این اصل باید پیروی نمود. علایق گوناگون فرد مستلزم فعالیت های متنوع در زندگی است که هرکدام از آنها تاثیر خاص در مجموعه حیات انسان به جا می گذارد. نماز با همه قداستی که دارد نباید وقت بازی و یا استراحت کودک و نوجوان را بگیرد. اصولانمازی که مزاحم انجام فعالیت های طبیعی کودک باشد، نظم تربیتی مطلوب نخواهد داشت. لذا والدین باید با کسب آگاهی از همه جنبه های زندگی فرزند خود، آسان گیری و اعتدال را مراعات کنند.
    6. عکس العمل های مناسب در قبال رفتارهای دینی فرزند
    عمل و عکس العمل مناسب باعث پیشرفت و اصلاح امور در زندگی انسان می شود. اگر رفتاری از فرد بخصوص از جانب کودک و یا نوجوان سر بزند ولی پاسخی دریافت نکند آن رفتار منجر به آثار مطلوب نخواهد بود. رفتارهای نامطلوب با عکس العمل درست، تعدیل و اصلاح می شود و رفتارهای مطلوب از طریق عکس العمل های صحیح تقویت می گردد. در مورد نماز نیز از همین قاعده باید پیروی کرد.
    قابل ذکر است که عکس العمل صرفا به تشویق و یا تنبیه محدود نمی شود ممکن است عکس العمل مربی یک تذکر مفید باشد، تذکری که نه تشویق است نه تنبیه، ولی اثر مفیدی در رفتار فرد دارد به عنوان مثال وقتی که پدر یا مادری به فرزند خود که تداوم در نماز خواندن ندارد در مورد “الذین فی صلاتهم ساهون” توضیح مختصری به تناسب درک او بدهد در قالب این نوع تذکرها قرار می گیرد.
    روش های موثر
    آنچه که در قالب اصول، توضیح داده شد باید ها و نبایدهای حاکم بر رفتار مربی یا متربی است که در جمیع شرایط و در همه اقدامات تربیتی قابل اجراست. اکنون چند روش کاربردی که والدین می توانند با به کارگیری آنها اثر مثبت در وجود فرزند خود به جا بگذارند توضیح داده می شود.(6)
    1. روش الگویی
    اگر در محیط خانواده فرهنگ نماز گسترش و ژرفا یابد، اگر ترنم نماز فضای خانه را معطر کند اگر فرزندان پدر و مادر را به قصد نماز بیابند بی هیچ تردید آنان نیز الگوی خویش را از خانواده خواهند گرفت و انس و الفت با نماز خواهند یافت که ره آور آن پرهیز از فحشا و منکر و گریز از آلودگی و همسایگی با پاکی و تهذیب صفا و صداقت خواهد بود.
    اگر اعضای خانواده همه با یکدیگر به اقامه نماز بپردازند و همه به وحدت درونی دست یابند در بیرون نیز با یکدیگر همگونی و هماهنگی خواهند داشت و موجبات آرامش روانی را برای آنان در پی خواهد داشت زیرا نه در جامعه با یکدیگر تضادی دارند و نه والدین با فرزندان خویش اختلاف اساسی و جدی خواهند داشت. تجارب تربیتی و مهمتر از آن دلالت های دینی حاکی از آن است که “فعل پدر و مادر” تاثیری فراوان در تقویت روحیه و انجام فرائض دینی از جمله نماز در فرزند به جا می گذارد. زیرا اصولاخداوند انسان را طوری آفریده که از اسوه ها و یا نمونه های عینی اثر می پذیرد.
    قول والدین مکمل فعل است اما هیچ کدام جای دیگر را نمی گیرد. منتهی هریک در موقعیت مناسب باید به کار گرفته شود، زیرا قول گسسته از فعل، تاثیرگذار نیست.(7)
    2. فضاسازی معنوی
    فرزندی که در خانواده ای لبریز از ذکر و یا در محبت خدا به دنیا می آید هیچ گاه نیازی ندارد که آموزش ویژه برای نماز ببیند. زیرا از همان آغاز تولد در گوشش اذان و اقامه می گویند و او را به “صلوه” و “فلاح” و “خیرالعمل” دعوت می کنند. در خانه ای که مشحون از ذکر خداست فرزند نیز با این ذکر پرورش می یابد و دلی که با ذکر حق تعالی ، جلایابد هرگز از منبع قدرت لایزال الهی نمی گریزد و “انس” با خدا را در “ذکر” با خدا می یابد.
    در خانه ای که با والدین به مناجات شبانه بر می خیزند و اهل خانه همگی معتقد و مقید به آداب دینی هستند چگونه ممکن است فرزندشان گریزان و روی گردان از خدا باشد؟
    جابر بن عبدالله انصاری از رسول خدا سوال کرد: یا رسول الله! دانستیم که چگونه خود را از آتش جهنم نگه داریم؟ با انجام واجبات و پرهیز از محرمات! اما ندانستیم که فرزندان و خانواده خود را چگونه از آتش جهنم حفظ کنیم؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند:
    -1 اعملو الخیر: خود عامل عمل خیر باشید.
    -2 واذکرواهم بالله: یاد خدا را در دل هایشان زنده کنید.
    -3 و امروا هم بالمعروف: (این گونه نباشید که آنها را رها کنید، بلکه با رفق و مدارا و ملایمت) آنها را به معروف هدایت و راهنمایی کنید.
    -4 و انهیهم عن المنکر: (آنها را در میان امواج متلاطم دنیا رها نکنید بلکه) از آنچه او به فساد و تباهی می کشد منع و بازدارید.
    وقتی فرزند براساس محبت خود به نماز ایستاد، آن وقت است که نمازش معنا پیدا می کند چون که نماز بدون محبت، اگر در طریق وصول به معنا نباشد، سودبخش نیست.
    وقتی فرزند توجه لازم را داشت، آرام، آرام به این کار انس می گیرد. لطف خدا را در نماز در می یابد و پرده غفلت برای او کنار می رود.
    امام سجاد(ع) می فرماید: وظیفه پدر و مادر این است که فرزندان را دلالت به خدا کنند (توجه به خدا) که اعم از نماز خواندن است . اینکه از همان سه سالگی امر به سجده کردن فرزند نماید و سپس کلمه “لاالله الاالله” را به او بیاموزد و باملایمت و آرامی او را در سن هفت سالگی آموزش نماز دهند تا او در 9 سالگی بتواند با وضو نماز بخواند.
    3. پاسخ به کنجکاوی های کودک به عنوان یک فرصت
    کنجکاوی کودک یک ویژگی طبیعی اوست که پاسخ آن ضمن ایجاد آرامش روحی و روانی کودک، فرصت مناسب در اختیار والدین قرار می دهد تا بتوانند رفتارهای مناسب و مطلوب در او به وجود آورند براین اساس وقتی که فرزندان از مادر در مورد مسائل اعتقادی و نماز می پرسند فرصت مناسب برای ما به وجود آورده اند تا بتوانیم با پاسخ های مناسب و یا طرح سوالات موثر در او اثر تربیتی بگذاریم.
    به عنوان مثال وقتی که فرزندی از پدر یا مادر خود سوال می کند:
    - این میوه چقدر شیرین و خوشمزه است، از کجا آمده و یا درست شده است؟
    - این ماهی چگونه در آب زندگی می کند و نمی میرد؟
    - این آ سمان و ستاره های زیبا را چه کسی آفریده است؟
    و هزاران سوال دیگر، به همین شکل که همه ناشی از حس کنجکاوی کودک است. از طریق همین سوال ها با همان زبان کودکانه که مناسب دریافت اوست می توان او را به سازنده و خالق رهنمون کرد. به او در مقابل همه این داده ها و نعمت ها آموخت که چگونه باید تشکر و قدردانی کرد و به نماز به عنوان یکی از شیوه های تشکر کردن اشاره نمود.
    4. حضور در مجامع و محافل نماز
    مشاهدات انسان یکی از عوامل موثر در تربیت انسان است. قرآن در آیات متعدد انسان ها را به “دیدن” و “فکر کردن” دعوت می کند. بین “دیدن” و “باور کردن” رابطه مستقیم وجود دارد. باید کاری کنیم که فرزند ما با صحنه های گوناگون اقامه نماز و آماده شدن برای اقامه نماز مواجه شود. شرکت در نمازهای جماعت مسجد محله، شرکت در نماز جمعه و موارد مشابه به آن می تواند در تقویت روحیه نمازگزاردن فرزندان ما موثر باشد.
    5. ایجاد ارتباط بین زیبایی و نماز
    انسان یک موجود زیبا دوست است و به دنبال زیبایی ها می رود و این ویژگی را خداوند در وجود آدمی قرار داده است بخصوص کودک و نوجوان که بیش از بزرگسالان زیبایی ها را می بیند و دوست دارد. با ترتیب دادن یک سجاده زیبا و چادر نمازی قشنگ برای دختران، جانماز و لباس زیبا برای پسران می توان رغبت آنها به نماز خواندن و حضور در جمع نمازگزاران را فزونی بخشد. هرقدر والدین بتوانند زیبایی ها را با نماز خواندن پیوند بزنند، به همان اندازه موفق تر خواهند بود. باتوجه به نکات و راهکارهای فوق در می یابیم که هر اندازه برنامه های مربیان با نیازها و علایق و رغبت های افراد (متربی) تناسب و هماهنگی داشته باشد، رفتار و نگرش مثبت به آن برنامه ها در افراد افزایش می یابد و هر اندازه این اعمال و روش ها با رغبت و علاقه متربی فاصله داشته باشد و یا در تعارض باشد، نه تنها جاذبه ایجاد نکرده بلکه باعث بی علاقگی، بی رغبتی و گاه تنفر و بیزاری در آنان می شود. در هر حال هنر مربیانی که می خواهند نیاز درونی افراد را به پرستش خدا شکوفا و هدایت کنند این است که زیباترین شکل و شیواترین آموزش ها باید با رغبت های فراگیران همخوانی داشته باشد تا آموزش ها “نهادینه” گردد.
    پی نوشت ها:
    -1 و من اعرض عن ذکری و ان له معیشه ضنکا، سوره طه، آیه .125
    2 و -3 نماز در سیمای خانواده، جمعی از نویسندگان.
    -4 خانواده و تربیت دینی، حسن ملکی.
    -5 خانواده از منظر ارزش های اسلامی، غلامعلی افروز.
    -6 زندگی در پرتو ارزش ها، حسن ملکی.
    -7 خانواده و نماز، جمعی از نویسندگان.
 
منبع:روزنامه رسالت

اگر شوهر یا همسرتان یا فرزندتان نماز نخواند شما چه می کنید؟

حی علی الصلاه

نباید توقع داشته باشید به سرعت این عادت جدید را پیدا کند صبر و حوصله و مدارا لازم است و با دقت و ظرافت خاص باید مرحله به مرحله پیش بروید و از ادامه کار مأیوس نشوید. به نظر می‏رسد در شوهرتان به دلیل پاک بودن، زمینه گرایش به نماز وجود دارد. آن چه مهم است نحوه ارشاد و راهنمایی و کشاندن ایشان به نماز است.

۱- برای دعوت ایشان به نماز در درجه نخست به نیت خودتان نظر افکنید و ببینید آیا شوهرتان را برای رضای خدا به نماز فرا می‏خوانید یا به خاطر چیزهای دیگر؟ مثلاً در دعوت خود بیشتر نگران آبروی خود هستید و فکر می‏کنید اگر شوهرتان نماز نخواند، دیگران چه خواهند گفت و یا در دعوت، خودتان مطرح هستید و احساس می‏کنید اگر شوهرتان نماز نخواند، نشانه بی عُرضگی یا نشانگر بی حرمتی به خواست شما است و اگرهای دیگر.

اگر چنین باشد، نمی‏توانید دعوت کننده خوبی برای نماز باشید. از یک سو عمل شما چون قربه ی الی اللَّه نیست، ارزشی ندارد و از طرفی این احساس به شوهرتان دست می‏دهد که او را به خاطر خودتان دعوت به نماز می‏کنید، نه برای رضایت خدا. اصولاً شرط نماز خواندن در زندگی شاید چندان صحیح نباشد، بر خلاف واجبات و محرمات دیگر، زیرا نماز خواندن رابطه بین انسان و خدا است و انسان خود باید این ارتباط را برقرار کند.
۲- در تربیت دینی، نتیجه مطلوب آن است که شخص از سر شوق و اشتیاق به تجارب درونی دست یابد و با اختیار خود دست به انتخاب بزند.
این که شوهرتان می‏گوید نمی‏توانی مرا به نماز وادار کنی، در جای خود صحیح است. باید زمینه و موقعیتی را فراهم کنید که او احساس نکند می‏خواهید نظرتان را بر او تحمیل کنید، چون اگر این احساس به او دست دهد، واکنش نشان خواهد داد و با لجبازی، نماز را ترک خواهد کرد. شاید همین گفتن شما و تکرار آن باعث دلزدگی و دلسردی بیشتر شود.
تربیت دینی اگر مبتنی بر تربیت رسمی باشد و با امر و نهی صورت گیرد و با اشتیاق درونی همراه نباشد، نمی‏تواند موجب تقویت گرایش‏های دینی فرد شود و چه بسا اثار و نتایج منفی داشته باشد و باعث عادت کردن شخص به شنیدن سخنان تکراری و بی معنا بودن آن سخنان برای همیشه باشد. شوق وقتی حاصل می‏شود که او احساس نیاز کند.
آب کم جو، تشنگی آور به دست‏
تا بجوشد آبت از بالا و پست‏
اگر قبل از شوق مرتب به تبلیغ بپردازید، مانند این است به فردی که احساس گرسنگی نمی‏کند و یا تشنه نیست، به طور دائم غذا و آب نشان دهید. این گونه تغذیه کردن بی موقع، حتی ممکن است گرسنه و تشنه شدن فرد را به تأخیر بیندازد و باعث دلزدگی شود و اشتهای او را کور کند. این احساس نیاز وقتی پدید می‏آید که شوهرتان کتاب هایی را درباره نماز و فوائد آن بخواند و یا اثر عملی نماز را در زندگی افراد ببیند، از این رو پیشنهاد می‏کنیم کتاب هایی را مانند اسرار عبادت از جوادی آملی، رساله لقاءاللَّه از ملکی تبریزی، اسرار نماز از محسن قرائتی، در اختیار ایشان قرار دهید و در زندگی طوری برخورد کنید که اثر عملی نماز را در چهره شما بیابد و الگو برداری کند.
۳- شوهرتان هنگامی سخنتان را می‏پذیرد که در آغاز، روش و منش شما را پذیرفته باشد، از این رو باید در برخود خود بسیار مواظب باشید. از پرخاش‏گری و تند خویی اجتناب ورزید و هرگز او را مورد ملامت قرار ندهید، بلکه با برقراری پیوند عاطفی و محبت به سوی خود جلب نمایید. از آن جایی که حرف‏های شما برای ایشان تکراری شده، از تبلیغ زبانی خودداری کنید و به تبلیغ عملی روی آورید، مثلاً اوّل خود را آماده نماز کنید. مقدّمات نماز را با جدّیّت انجام دهید. سجاده‏ای زیبا بیندازید و با لباسی زیبا وارد نماز شوید اما مواظب باشید که حق ایشان ضایع نشود، یعنی کار منزل را به طور صحیح انجام داده باشید. در موقع ورود به خانه به او خوش آمد بگویید و سلام کنید و در موقع رفتن او را بدرقه نمایید. خواه ناخواه برخورد اسلامی شما او را تسلیم خواهد کرد.
4_ اگر با دوستان متدیّن مصاحبت ندارید، زمینه دوستی با خانواده مؤمن و اهل نماز را فراهم کنید که اثر همنشینی به مراتب بسیار بیشتر از اثر همسر و پدر و مادر است.


اصل تقویت در استمرار بخشی به خواندن نماز

یا حکیم

مقصود از تقویت، ارائۀ تقویت کننده بلافاصله بعــد از رفتـار است. تقویت کننده‏ها عواملی هستند که برای موجود زنده خوشایندند و همین خوشایندی موجب تکرار عمل بـرای دریافت آن می‏شود. در دورۀ کودکی اول(3 تا 7 سالگی)، کودک وقتی پدر در حال نماز خواندن است، به تقلید از او افعال نماز را انجام می‏دهد و گاهی که پدر در سجده است، از روی بازی گوشی دوران سن خود، به پشت او رفته و سرسره بازی می‏کند.

 پدر بعد از اتمام نماز، باید با ارائه یک هـدیه به کــودک مثل شکلات، سبب تقویت رفتـــار «نماز» در کودک شود.

لازم به یادآوری است که تقویت از نوع سهمی و آن هم نسبتی متغیر داشته باشد. بدین معنا که یک مرتبه پس از دو وعده نماز و بار دیگر بعد از پنج وعده نماز به او هدیه دهد و بار دیگر بعد از ده وعده نماز این کار را تکرار کند. مطلب مهم این که والدین برای تثبیت رفتار کودک «نماز»، باید هدایایی را برای او تهیه نمایند که مورد علاقه‏اش باشند.

در بـرنامۀ تقویت، توجه به اصل پریماک (زمینه روان‏شناسی اتکینسوین و هیلگارد، جلد1) نیز می‏تواند موثر باشد. بدین صورت که هر فعالیتی که جاندار انجام می‏دهد، می‏تواند فعالیتی را که معمولاً کمتر از او سر می‏زند را تقـویت کند. با فراهم آوردن فرصتی برای بازی پس از تکمیل تکالیف نوشتنی، می‏توان توانایی نوشتن را در دانش آمــوزان افزایش داد. این اصل حتی در کودکان سه سالۀ کودکستانی نیز موفقیت‏آمیز بوده است.

با توجه به اصل پریماک، برای جذب کودک به نماز، ابتدا باید علاقه‏مندی او را به چیزی مثل اسباب‏بازی کشف نمود و وقت معینی را برای بازی تدارک دید. سعی شود زمان بازی نزدیک به وقت نماز باشد. وقتی کودک وسیلۀ بازی را از مادر طلب نمود، وی با ملاطفت و مهربانی بگوید که بعد از نماز هر چقدر که بخواهی می‏توانی با آن بازی کنی و بعد از نماز مادر باید به وعدۀ خود عمل کند تا کودک درک کند که پس از انجام یک رفتار مطلوب و پسندیده «نماز»، می‏تواند بازی دلخواهش را انجام دهـد.

نکتۀ درخــور توجه این است که توسل به این اصل روانشناسی در جهت نیرومند ساختن رفتار «نماز»، بـا توجه به اینکه کودک هنوز به سن تکلیف نرسیده، نباید با اجبار، زور و یا تهدید باشد. کودک باید محبت، ملاطفت و نرمخویی والدین را کاملاً حس نماید.

 (داستان پردازی)

یکی از مراحل رشد و تکامل دینی در کودک که می‏توان از طریق آن الگوهای مذهبی را ارائه نمود، داستان‏گویی می‏باشد. به نظر دکتر بنیامین اسپاک (ترجمه دکتر منوچهر مهدوی (تربیت و نگهداری کودک)، انتشارات طلوع):

 در پنج سالگی کودک از رفتن به کلاس‏های مذهبی‏ای که به صورت قصه و زبان ساده دین را توضیح هد، خوشش می‏آید و دوست دارد والدین برایش کتاب بخوانند. به والدین توصیه می‏شود که زندگانی انبیائی را که در قرآن آمده است همچون حضرات ابراهیم و یوسف و ... علیهم السلام را انتخاب کرده و برای کودک خود بخوانند.