با چند روش کاربردی که والدین میتوانند، با به کارگیری آنها اثر مثبت در نهادینه نمودن نماز در فرزند خود به جا بگذارند، آشنا شوید :
سوال : روشهای مؤثر در جذب کودک به نماز و آموزه های دینی کدام است؟ دغدغه بسیاری از مادران و مربیان در جامعه امروزی این سوال است و از آنجا که درباره روشهای موثر در جذب کودک به آموزههای دینی سخن فراوان است و بنای ما بر اختصار است، به صورت مختصر چند روش کاربردی که والدین میتوانند، با به کارگیری آنها اثر مثبت در نهادینه نمودن نماز در فرزند خود به جا بگذارند، توضیح داده میشود :
الگو دهی
از جمله روشهای مؤثر و سریعالانتقال مطرح در روانشناسی رشد، روش الگوپذیری است، اگر پدر و مادر، والدین و اولیاء قبل از اینکه بخواهند کودک را با آداب اسلامی آشنا کنند، خود متخلق به اخلاق نبوی و اسلامی باشند و خود عمل کنند، کودک نیز تقلید کرده و عمل خواهد کرد، زیرا از سن 1 تا 7 سال کودک بدون دانستن فلسفه کار صرفاً آن را تکرار میکند و این مساله در همه جوامع پذیرفته شده است و حتی نسبت به افراد بزرگسال نیز تاثیرگذار است.
فضاسازی معنوی
فرزندی که در خانوادهای لبریز از یاد و محبت خدا به دنیا میآید، هیچگاه نیازی ندارد که آموزش ویژه برای نماز ببیند، زیرا از همان آغاز تولد در گوشش اذان و اقامه میگویند و او را به «صلوه» و «فلاح» و «خیرالعمل» دعوت میکنند، در خانهای که والدین به مناجات شبانه بر میخیزند و اهل خانه همگی معتقد و مقید به آداب دینی هستند، چگونه ممکن است فرزندشان گریزان و روی گردان از خدا باشد؟
پاسخ به کنجکاویهای کودک
کنجکاوی کودک یک ویژگی طبیعی اوست که پاسخ آن ضمن ایجاد آرامش روحی و روانی کودک، فرصت مناسب در اختیار والدین قرار میدهد تا بتوانند رفتارهای مناسب و مطلوب در او به وجود آورند، بر این اساس وقتی که فرزندان از مادر در مورد مسائل اعتقادی و نماز میپرسند، فرصت مناسب برای ما به وجود آوردهاند، تا بتوانیم با پاسخهای مناسب و یا طرح سؤالات مؤثر در او اثر تربیتی بگذاریم.
آموزش مستقیم
پدر و مادر باید این را باور کنند که همان گونه که در تامین نیازهای مادی کودک مسؤولیت دارند، در قبال تامین نیازهای معنوی نیز موظف هستند، امام باقر علیهالسلام در یک گفتار حکیمانه مراحل تربیت معنوی فرزندان را شرح داده و چگونگی تربیت آنان را در سنین مختلف بیان میدارد، طبق رهنمود آن حضرت، والدین باید در سه سالگی کلمه توحید «لا اله الا الله» را به کودک یاد دهند، در چهار سالگی کلمه رسالت «محمد رسول الله» را به او بیاموزند و در پایان پنج سالگی او را آزمایش کنند، اگر راست و چپ را میشناسد، صورتش را به سوی قبله متوجه ساخته و به او بگویند رو به سوی قبله سجده کند، در شش سالگی اجزاء نماز، رکوع و سجده صحیح را یادش دهند تا سن او به آخر سال هفتم برسد، در آن موقع به او بگویند: دستها و صورتش را بشوید و آنگاه به نماز بایستد.
حضور در مجامع و محافل نماز
مشاهدات انسان یکی از عوامل مؤثر در تربیت انسان است، قرآن در آیات متعدد انسان ها را به «دیدن» و «فکر کردن» دعوت میکند، بین «دیدن» و «باور کردن» رابطه مستقیم وجود دارد، باید کاری کنیم که فرزند ما با صحنههای گوناگون اقامه نماز و آماده شدن برای اقامه نماز مواجه شود، شرکت در نمازهای جماعت مسجد محله میتواند در تقویت روحیه نمازگزاردن فرزندان ما مؤثر باشد.
زیبا سازی نماز
انسان یک موجود زیبا دوست است و به دنبال زیباییها میرود و این ویژگی را خداوند در وجود آدمی قرار داده است، به خصوص کودک و نوجوان که بیش از بزرگسالان زیباییها را میبیند و دوست دارد، با ترتیب دادن یک سجاده زیبا و چادر نمازی قشنگ برای دختران، جانماز و لباس زیبا برای پسران میتوان رغبت آنها به نماز خواندن و حضور در جمع نمازگزاران را فزونی بخشد، هرقدر والدین بتوانند زیباییها را با نماز خواندن پیوند بزنند، به همان اندازه موفقتر خواهند بود.
تشویق
همان گونه که قرآن انسانها را به انجام اعمال پسندیده ترغیب میکند و از ارتکاب اعمال زشت به شدت بر حذر میدارد، سخنان پدر، مادر و مربی نیز باید این گونه باشد، جای جای قرآن کریم وعده به بهشت است که نمونهای بارز برای تشویق به عبادت است،پدر و مادر نیز با روشهای مختلف و وعده برآورده ساختن نیازهای فرزند به اسباب بازی و رفتن به سینما، پارک شادی و ... او را به نماز تشویق کنند، البته این تشویق نباید به گونهای باشد که فرزند برآورده شدن نیازها را نتیجه نماز بداند که این آسیب جدی در امر تشویق است.
منبع : eramnews.ir
زندگی پاکیزه هنگامی به دست خواهد آمد که انسان دل خود را با یاد خدا زنده نگه دارد تا به کمک آن بتواند با همه جاذبه های بدی و فساد مبارزه کند و دست شیطان های درونی و برونی را از سر خود کوتاه کند. توفیق این ذکر و حضور همیشگی، فقط به برکت نماز به دست می آید. «نماز در حقیقت، پشتوانه استوار و ذخیره تمام نشدنی است که آدمی را در مبارزه با شیطان نفس که همواره او را به پستی و زبونی می کشاند و شیطان های قدرت که با زر و زور و تزویر او را وادار به ذلت و تسلیم می کند، یاری می رساند و محکم ترین و کارسازترین وسیله ای است که انسان های در آغاز راه رابطه خود را با خدا با آن استوار می کنند و برجسته ترین اولیای خدا نیز بهشت خلوت انس خود با محبوب را در آن می جویند».
بدین ترتیب، لازم است برای روبه رو شدن با سردرگمی های زندگی و پیش گیری از انحراف های اخلاقی و رفتاری خود و افراد خانواده به ویژه فرزندان، از این سرچشمه رحمت الهی جام برداریم؛ زیرا فرزندان، امانتی الهی هستند که به پدر و مادر سپرده شده اند. قلب آنها در کودکی و نوجوانی پاک، ساده و بی پیرایه است، آن چنان که پذیرای هر نقش و روکننده به هر سو هستند. پس چه بهتر که از همان آغاز، نقش نماز را در دل و جان فرزند پدید آوریم و بدین گونه او را از گزند شیطان باز بداریم.
امام سجاد علیه السلام می فرماید:
حق فرزند بر تو این است که بدانی وجود او از توست و بد و خوب او در این دنیا به تو ارتباط دارد و بدانی که در سرپرستی او مسئولیت داری و مسئول تربیت او هستی و او را به خداوند بزرگ راهنمایی کنی.
و چه عملی نیکوتر از نماز که می تواند فرزندانمان را به سوی خدا راهنمایی کند و دل آنها را پیش از آنکه شیطان برباید، در کف خدا نهد.
ارزنده ترین گوهر مقصود نماز است | زیبنده ترین هدیه به معبود، نماز است |
کوبنده ترین اسلحه مکتب توحید | کز ریشه کَنَد خصم تو تا بود نماز است |
برای آموزش و جذب فرزندان به نماز، روش های گوناگونی وجود دارد که می توان به فراخور سن و وضع روحی ایشان آنها را به کار گرفت. در این میان، نقش الگویی ارشادگران اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا از روش های بسیار راه گشایی است که خدای تعالی در قرآن برای هدایت انسان ها بارها به شکل مستقیم و غیرمستقیم بهره گرفته است. حکایت های وارد شده از پیامبران در قرآن جملگی از این مقوله است. منظور از تربیت الگویی این است که: «مربی بکوشد نمونه رفتار و کردار پسندیده خود را به طور عملی (مستقیم یا غیرمستقیم) در معرض دید متربی قرار دهد و بدین گونه موقعیت اجتماعی او را دگرگون کند».
به یقین، در میان الگوها نقش پدر و مادر از همه مؤثرتر است. والدین نخستین و اثرگذارترین الگوی عملی فرزندان هستند، بیشترین زمان را با آنان می گذرانند و بیشترین نقش را در شکل گیری شخصیت فرزندان دارند. به همین دلیل، فرزندان همواره در حال همانندسازی از رفتار والدین خود هستند. شیوه رفتاری امام خمینی رحمه الله در تربیت دینی فرزندان، نمونه جالبی از تربیت الگویی است. فریده مصطفوی دختر امام می گوید:
کارهای دینی به ما دیکته نمی شد. در خانواده وقتی ما رفتار امام را می دیدیم، خود به خود در ما تأثیر می گذاشت و همیشه سعی می کردیم که مثل ایشان باشیم، ولو اینکه مثل ایشان نمی شدیم. از نظر تربیتی، خود ایشان برای ما یک الگو بودند. وقتی کاری را به ما می گفتند انجام ندهید و ما می دیدیم ایشان در عمرشان آن کار را نمی کنند، به طور طبیعی ما هم انجام نمی دادیم.
به هر حال، والدین برای آنکه الگوی شایسته و نیکوی فرزندان باشند، باید عامل به نماز باشند؛ دانش و منش تربیتی داشته باشند و در آموزش احکام و معارف نماز کوشا باشند.
اگر والدین اهل نماز نباشند، نمی توان انتظار داشت که فرزندان آنها نمازگزار باشند.
«عامل بودن والدین به نماز، خود، روش مشاهده ای و غیرمستقیم برای آموزش نماز به کودکان و نوجوانان است و منظور از آن این است که: اگر والدین که الگوهای عملی برای کودکان و نوجوانان خود هستند، برای نماز اهمیت ویژه ای قائل شوند و در این اندیشه پایدار و ثابت قدم بمانند، فرزندان ایشان نیز به سوی نماز گرایش پیدا می کنند و به آن رو می آورند. وقتی کودک از همان آغاز کودکی خویش، بارها و بارها مشاهده کند که پدر و مادر مهربان و دل سوز و محبوب او در خانه، سفر، گردش، میهمانی، کار و در هر شرایط و موقعیتی به ندای اذان و اقامه نماز بیش از هر چیز دیگر اهمیت می دهند و بزرگ ترین رسالت خود را به هنگام اذان، تحت هر شرایطی نماز خواندن و سخن گفتن با خدا می دانند، بدون تردید، نگرش و روش برداشت آنها از نماز نیز چنین خواهد بود».
بی گمان، پدر و مادری که خود عامل به نماز نیست و در رویارویی با هر یک از اموری که ذکر شد، امور مادی را بر نماز مقدم می شمارد و نماز را به تأخیر می اندازد یا در اقامه نماز و یادگیری آن خود سهل انگاری می کند، نمی تواند الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشد و نباید از آنها انتظار داشت که فرزندانی نمازخوان داشته باشند.
دوست دارید فرزندانتان چگونه باشند؟ شما نیز همان گونه باشید
قران مجید به یادگیری و آموزش به طور اعم و یادگیری و آموزش نماز به طور اخص،اهمیت بسیار داده است. اهمیت یادگیری از دیدگاه قرآن به اندازهای است که در اولین سورهای که بر پیامبر نازل میشود به مسئلهء یاددادن و آموزش اشاره شده و از خواندن و نوشتن و یادگیری به عنوان ابزارهایی برای پرورش و رساندن انسان به کرامت یاد گردیده است. (بیریا و همکاران،1375)
خداوند در قرآن کریم خطاب به پیامبر اکرم(ص)میفرماید: «و امراهلک بالصلوة و اصطبر علیها» ،یعنی خانوادهء خود را به نماز فرمان بده و بر انجام آن شکیبا باش.(سورهء طه،آیهء 123) حضرت ابراهیم(ع)در دعاهای خود میفرمایند: «پروردگارا،مرا برپا کنندهء نماز قرار ده،و از فرزندانم(نیز چنین فرما)،پروردگارا دعای مرا بپذیر!(سورهء ابراهیم،آیهء 40)
حضرت لقمان به پسرشان میفرمایند:پسرم!نماز را برپادار،و امربه معروف و نهیازمنکر کن،و در برابر مصائبی که بر تو میرسد با استقامت و شکیبا باش که این از کارهای مهم و اساسی است.(سورهء لقمان،آیهء 17) در جای دیگر،حضرت لقمان به فرزندشان میفرمایند: «فرزند عزیزم!مبادا خروس از تو هشیارتر و به اوقات نماز از تو مراقبتر باشد.آیا نمیبینی که به هنگام هر نماز،رسیدن وقت آن را اعلام میکند و سحرگاهان به آوای بلند ندا سرمیدهد،در حالی که تو در خوابی؟»(عزیزی،1379،ج 2،ص 186). حضرت علی(ع)میفرمایند:«نماز را به فرزندانتان بیاموزید.»(عزیزی،ج 2،ص 107)
در روایات اسلامی آمده است هرگاه معلم به کودکی بگوید که بگو بسم اللّه الرحمن الرحیم و کودک بگوید،خداوندا یک فرمان رهایی از دوزخ برای کودک و یکی برای والدین او و یکی برای معلم وی مینویسد.(دیلمی،1378). امام باقر(ع)از قول رسول اکرم(ص)میفرمایند:«اسالم آیین محکم و استوار الهی است و دین سهل و خالی از مشقت است.با مدارا در آن قدم بردارید و عبادت خدا را بر بندگان خدا تحمیل نکنید و همانند سواری نباشید که مرکب خود را خسته و فرسوده میکند و در نتیجه نه راه سفر را پیموده و نه مرکبش سالم مانده است.»
پیاکبر اکرم روزی با گروهی از کودکان روبه رو شدند و فرمودند:«وای بر احوال فرزندان آخر الزمان از دست پدارنشان.»از حضرت سؤال کردند:«یا رسول اللّه از دست پدران مشرکشان؟»فرمودند:«نه از دست پدران مؤمن و مسلمانشان.زیرا چیزی از واجبات و فرائض را به فرزندانشان نمیآموزند و اگر فرزند شخصا برای یادگیری احکام اقدام کرد او را از این کار باز میدارند و به بهرهء بسار اندکی از دنیا برای آنها راضی میشوند.»آن گاه پیامبر میفرمایند:«من از آنها بیزارم و آنها نیز از من بیزارند.(راشدی،1378)
حضرت علی(ع)میفرمایند:«نماز را به فرزندانتان بیاموزید.»(نعیمی،1375،ص 64). سلیمان جعفری میگوید:«از امام علی(ع)شنیدم که فرمود: «در خانهء خویش اذان بگوی،تا شیطان از آن جا بگریزد و کودکان نیز به آن ذکر آشنا شوند.»(عزیزی،1379،ج 2،ص 110). امام علی(ع) میفرمایند:«هرگاه کودک به حدی از رشد برسد و مقداری از قرآن را بخواند،به او نماز را بیاموزید.» (کرمیان زیارانی،1380،ص 172)
در حدیث دیگری به همین مضمون نقل است که امام علی(ع)میفرمایند:«نماز بر کودک،زمانی که عقلش رسید لازم است.»(هءکرمیان زیارانی،1380،ص 172) امام صادق(ع)میفرمایند:«امام علی(ع)در خانهء خود اتاق متوسطی برای نماز خود اختصاص داده بودند.شبها برای نماز خواندن طفل کوچکی را که نمیخوابید با خود به آن اتاق برده،نماز میخواند.»(عزیزی،1379،ج 2،ص 111) امام صادق(ع)میفرمایند:هنگامی که کودک وضو را یاد میگیرد،خداوند پدر و مادرش را میآمرزد.(عزیزی،1379،ج 2، ص 111)
در مورد عدم سختگیری در عبادات و نماز روایات زیر نقل شده است:
«امام موسی کاظم(ع)در سنین کودکی در خدمت امام جعفر صادق(ع)(پدر ایشان)به نماز ایستاده بودند.اندیشمندی از اهالی شهر نزد آن حضرت بود و دید این فرزند به سوی در باز نماز میخواند که کراهت دارد،مسئله را از حضرت صادق پرسید،امام فرمودند:«از خود کودک سؤال کنید.!آن اندیشمند رو به کودک خردسال،یعنی امام کاظم(ع)کرد و عرض کرد:«چرا رو به در باز نماز میخوانید؟امام کاظم(ع)فرمود:«آن کسی که من به سوی او نماز میخوانم از این در به من نزدیکتر است.»(نرم افزار جامع احادیث نور،1383).
امام باقر(ع)از قول رسول اکرم(ص)میفرمایند:«اسلام آیین محکم و استوار الهی است و دین سهل و خالی از مشقت است.با مدارا در آن قدم بردارید و عبادت خدا را بر بندگان خدا تحمیل نکنید و همانند سواری نباشید که مرکب خود را خسته و فرسوده میکند و در نتیجه نه راه سفر را پیمود و نه مرکبش سالم مانده است.»(همان منبع).
به همین دلیل باید از طولانی کردن نماز کودکان و عبادات و نماز زیاد و طولانی و خستهکننده پرهیز کرد.(جمشیدی،1377) «حضرت سجاد(ع)کودکانشان را دستور میداد تا نماز مغرب و عشاء را با هم بخوانند و نماز و ظهر و عصر را نیز با هم بخوانند و در مورد این که هر نمازی را در وقت فضیلت و مخصوص خودش بخوانند بر آنان سخت نمیگرفت.به آن حضرت عرض شد:«آنها نماز را در غیر وقت فضیلتش میخوانند.»امام فرمود:«این کار برای آنان بهتر است از این که بخوابند و نماز نخوانند.»(عزیزی،1379،ج 2،ص 112) امام صادق(ع)میفرمایند:«من جوان بودم و در عبادت اسکن کوشش بسیاری میکردم.پدرم به من فرمود:«کمتر از این مقدار عبادت کن زیرا وقتی خداوند بندهای را دوست دارد با عبادت کم هم از او راضی میشود.(عزیزی،1379،ج 2،ص 106)
براساس احادیث ذکر شده باید قبل از 7 سالگی برخی زمینههای لازم برای برپاداشتن نماز توسط کودکان را ایجاد کرد، مثلا ذکرها،شعارهای مهم اسلامی،حرکاتی مثل ایستادن ساده رو به قبله،رکوع و سجود را میتوان یاد داد تا گاهگاهی در کنار والدین تمرین کنند.به تدریج وقتی کودکان با این فریضه انس گرفتند از 7 سالگی به بعد باید از آنها خواست تا نماز بخوانند، اما در این فریضه نباید سختگیری کرد،تا پایان 9 سالگی که مؤاخذه به آن اضافه میشود.(باهنر،1378)
صورت عقلی گرفتن رفتار مذهبی از 7 سالگی است که کودک میتواند مطالبی را بفهمد و از آن سر درآورد.قبل از این سنین اغلب جنبهء احساسی و نشان دادن همراهی با والدین و دیگران را دارد.(قائمی،1370) رؤایات زیر در مورد سن آموزش و نحوهء آموزش نماز است: در اسلام مسئلهء ارتباط با خدا به شکل غیر مستقیم از همان بدو تولد مورد تأکید قرار گرفته است،به طوری که پیامبر میفرماید: «هرکس که خداوند به او فرزندی داده است،در گوش راستش اذان و در گوش چپ اقامه بگوید که عصمت و نگاهداری از شیطان رجیم است.»(عزیزی،1379،ج 1،ص 379)
امام صادق میفرمایند:«هنگامی که کودک به سن 3 سالگی رسید او را وادار کنید که هفت مرتبه بگوید:لا اله الا اللّه و او را آزاد بگذارید.همین که 3 سال و هفت ماه و 20 روزه شد،دومین جمله یعنی محمد رسول اللّه را یاد گرفته،7 مرتبه آن را تکرار کند.وقتی 4 ساله شد،7 مرتبه صلوات بر پیامبر بفرستد،سپس او را آزاد بگذارید.در 5 سالگی دست چپ و راست را یادش دهید و وقتی آن را شناخت او را در جهت قبله قرار داده،از او بخواهید که سجده کند.سپس او را آزاد بگذارید.در پایان 6 سالگی به او بگویید که نماز بگزارد و رکوع و سجود را به او یاد دهید.در پایان 7 سالگی شستن دستها و صورت را یادش دهید و به او بگویید که نماز بخواند.در پایان 9 سالگی نماز و وضو یادش دهید.»(عزیزی،1379،ج 2،ص 120) احادیث دیگری به همین مضمون از پیامبر اکرم(ص) (در مکارم الاخلاق و وسایل الشیعه)،امام صادق(ع)(در بحار،وسایل الشیعه و میزان الحکمه)و از امام باقر(ع)(در میزان الحکمه)ذکر شده است.
•یکی از یاران امام صادق(ع) از حضرت سؤال نمود که از چندسالگی کودک به نماز واداشته شود؟ امام(ع) فرمودند: بین شش و هفت سالگی.
• امام باقر(ع) فرمودند: (ما اهل بیت، کودکانمان را از پنج سالگی دستور میدهیم نماز بخوانند و شما فرزندانتان را از هفت سالگی به نماز وادارید)
•شخصی از امام هشتم(ع) در مورد کودکی که یکی دو روز است نماز نخوانده سؤال نمود که آیا پدرش میتواند او را به نماز خواندن مجبور سازد؟ امام از سن کودک سؤال فرمود، گفتند: هشت ساله است. امام با تعجب فرمودند: «سبحان الله! یترک الصلوة.» (بچهی هشت ساله نماز را ترک میکند؟!)
راوی با شنیدن این مطلب از امام پرسید: حال اگر بچه مریض شد یا به زحمت افتاد چه؟ بازهم باید او را وادار به انجام نماز نمود: فرمودند: (به هر مقدار که میتواند باید نماز را به جای آورد.)
با اندک تأملی در این احادیث نکتهی ارزندهای به دست میآید که سفارش فرزند به نماز و امر به آن باید از سنین کودکی (شش، هفت سالگی) شروع شود و ادامه یابد و نه از سنین بالاتر که طبعاً امر تربیتپذیری سختتر و مشکلتر میگردد. زیرا جوانان نسبت به کودکان و نوجوانان پذیرش کمتری دارند و احیاناً برخی براثر تبلیغات سوء، پدران و مادران خود را دارای افکار قدیمی تصور مینمایند، که وجود چنین تصوری پذیرش را کمرنگ میسازد.
منبع :کتاب نماز زیباترین الگوی پرستش
یکی از فرزندان امام خمینی(رحمتالله علیه) میگوید: سن تکلیف من در تابستان بود و قم بسیار گرم بود. روزها نیز بلند بود. امام خمینی(رحمتالله علیه) مرا به مسافرت بردند که مسافر باشم و نتوانم روزه بگیرم ولی در طول زمستان هفتهای 3 شب ما را بیدار میکردند برای سحری خوردن، سحری ما را میدادند و خود به نماز میایستادند. یکی از نوههای امام خمینی(رحمتالله علیه) هم میگوید: خانهی حاج احمدآقا بودیم؛ امام خمینی(رحمتالله علیه) وارد شد. سؤال کردند: «نماز خواندهاید»؟! گفتیم: نه! گفت: «بلند شوید بخوانید»! گفتیم: تلویزیون فیلم دارد و اگر بخواهیم نماز بخوانیم باید پشت به تلویزیون کنیم. گفت: «عیب ندارد رو به تلویزیون بخوانید»! گفتیم: اگر رکوع و سجود کنیم فیلم را نمیبینیم. گفت: «بدون آنها بخوانید! فقط حمد و سوره بخوانید ...» امام خمینی(رحمتالله علیه) مخصوصاً اینطور کردند که روحیهی نماز خواندن در ما زنده بشود.