توجه مسئولین فرهنگی جامعه به امر نماز
مسئولین تبلیغی، نویسندهها، ناشرین، مطبوعات و تمام رسانهها باید به ارزش دهی به معنویات، مخصوصا امر نماز توجه کنند و امور معنوی را با شیوههای امروزی هماهنگ با اندیشههای نو امروزی تبلیغ کنند (عزیزی تهرانی علی اصغر ۷۷ ص و ۱۲۱ - ۱۳۷ تا ۱۳۹ )
امام جماعت
فردی که میخواهد هدایت و مدیریت مهمترین پایگاه توحید را بهعنوان امام جماعت بهعهده بگیرد باید از جهتهای مختلف، دارای شرایط و ویژگیهایی خاصی باشد و بطور دایم در بدست آوردن و ارتقای این ویژگیها در خود تلاش نماید. در انتخاب باید ویژگیهای امام را از نظر فقهی، علمی- ظاهری - گفتار - برخورد و مهارتهای فنی، انسانی و نظری یا تئوریک را لازم دانست و مد نظر قرار داد (گروه پژوهشهای کاربردی مساجد، ۸۶، ص۱۷۲ )
پس نکاتی را در جذب جوانان به مساجد باید مورد توجه قرار دهد :
۱- برخورد مناسب: درک موقعیت سنی جوانان و شناخت نیازها و روحیات آنان توجه خاص میطلبد. اگر بتوانیم نیازها و سطح توقعات آنهارا شناسایی کنیم و برنامهها و فعالیتهای مسجد را با این شناخت هماهنگ کنیم، قطعا حرکتی مثبت انجام دادهایم.
۲- دوستی با جوانان: افزون بر شناخت جوان و برخورد مناسب ائمه جماعات باید با کنار گذاشتن برخی تشریفات و محدودیتهای کاذب و غیر ضروری، با جوانان رابطه دوستی بر قرار کنند، و به آنان شخصیت بدهند و در ارتباط با اداره بخشهای مسجد از آنان نظر خواهی کنند و آنان را دعوت به همکاری نمایند. و در مراکزی که جوانان محل حضور دارند مانند دبیرستانها، مراسمهای جشن و شادی و مجالس ترحیم حضور پیدا کند تا جوانان بیشتری را شناسایی نماید و با ایجاد رابطه دوستی، آنان را از راههای گوناگون به مسجد بکشاند .
۳- مطالعه و تحقیق: همواره توانایی علمی در جهت پاسخگویی به سوالات و شبهاتی را که در جامعه مطرح میشوند، داشته باشد در هر زمان و مکانی سوالات و شبهات خاصی ذهن و فکر جوانان را به خود مشغول می کنند . طبیعی است که توانایی علمی امام جماعت برای پاسخ گویی به سوالات مراجعان سبب جلب اعتماد مردم و جوانان به آنها می شود و آنان را به مساجد می کشاند .
۴- تشویق: در دورا ن نوجوانی و جوانی، تشویق با خواستههای جوان تطابق دارد. ائمه جماعات میتوانند با تشویق جوانانی که در مسجد حضور پیدا میکنند، به نحوی که با شخصیت و روحیات آنان سازگار باشد، پاسخی به نیازهای درونی در عرصه ذهن و عاطفه آنان بدهند. این گونه تشویقها دوام حضور جوانان در مسجد و آغاز حضور دیگران را به انسان نوید می دهند.
۵- آراستگی ائمهجماعات با اقتدا به سیره ائمهاطهار(ع): باید از آراستگی لازم برخوردار باشند و توجه جوانان را جلب نمایند.
۶- برقراری جلسات ویژه جوانان: امام باید بعد از مخاطب شناسی دقیق و آگاهی از نیازها و سلایق جوانان ، جلساتی را ویژه آنها تشکیل دهد و مفاهیمی از دین اسلام را برایشان بیان کند که با سلایق، روحیات و نیازهای آنان متناسب باشد جلسه نباید حالت سخنرانی و خطاب مستقیم داشته باشد ، بلکه باید به صورت گفتمان برگزار گردد تا جوانان بتوانند نظر و سوالهای خود را بیان کنند. مطالب در قالب مناظره، داستان، خاطره و پرسش و پاسخ بهتر قابل ارایه است. بهتر است قالبهای گوناگونی انتخاب شود تا جلسات متنوع و جذاب گردد.
۷- شناخت نیاز و روحیات جوانان : شناخت موانع برقراری ارتباط عمیق و پایدار بین جوان و امام جماعت، یکی از مهمترین اقداماتی است که امام جماعت باید انجام دهد، چون آگاهی از این موانع، در اتخاذ راهکاری صحیح و حساب شده برای رفع موانع لازم است. و با توجه به تفاوتهای فردی و فرهنگی، شیوه و برخورد مناسبی را بر گزیند .
۸- شرکت جوانان در مدیریت مسجد: با دور اندیشی و بدون ایجاد حساسیت، در مدیریت و جهتدهی به فعالیتهای مساجد، به موقعیت و اهمیت جوانان توجه داشته باشد به طوری که جوانان، امام جماعت را نماینده مورد اعتماد تام الاختیار خود بدانند. (محمدی محسن، فروغ مسجد، ۸۴ ص۳۳۱-۳۳۲-۳۳۴)
ائمه مساجد در هر منطقه آموزشی میزبان دانش آموزان در مساجد باشند.
۹ - معرفی جوان نمونه: مناسب است در طول هفته یا ماه یا سال جوان نمونه معرفی گردد.
۱۰- جایزه ویژه : برای تداوم حضور جوانان در مساجد بهتر است مورد تشویق قرار گیرد تقویت پایگاه بسیج : محیط جوانپسندانه بسیج، در جلب جوانان به مسجد موثر میباشد از این رو لازم است پایگاههای بسیج از جهت امکانات و موقعیت تقویت گردد تا زمینههای بیشتری را برای جلب و هدایت جوانان به وجود آورند ایجاد تشکیلات مخصوص جوانان تا اقدامات گوناگون در مورد جوانان را بطور منسجم هدایت و سرپرستی نماید ( همان ص۳۴۷و۳۴۸).
پس وظایف والدین و الگوهای منزل
توجه عملی به امر عبادت و نماز، ارزش دهی به نماز، تعطیل کارها هنگام نماز، ایجاد خلوص و پاکی در عبادت والدین، هماهنگی نماز و عبادت والدین با اخلاق و کردار و رفتار آنها، فراهم نمودن غذاهای طیب و پاک، رشددهی اعتقادی و فکری فرزندان نسبت به دین و دینداری در عصر پیشرفت علوم و تکنولوژی، دوستیابی مناسب و غیر مستقیم برای فرزندان و ایجاد زمینههای پذیرش و استقبال، ایجاد زمینه معنویات، همانند دعا، مناجات، روضه اهل بیت، همگامسازی فرزندان با الگوهای نافذ و رشد یافته و اسوه .
زیرا ماهی که در دریا زاده می شود آیا نیازی دارد که آموزش شنا ببیند ؟ فرزندی هم که در خانوادهای که لبریز از ذکر و یاد و محبت خداست بدنیا می آید هیچ نیازی ندارد که آموزشی ویژه برای نماز ببیند چون از همان لحظه میلاد در گوشش اذان و اقامه می گویند او را به صلوه و فلاح و خیرالعمل دعوت می کنند .
امام (ره) فرمودند :به نماز و مساجد اهمیت دهید که پروندههای دادگستری مال بینمازها است و نماز خوانهای واقعی در دادگستری پرونده ندارند شیطانها از مساجد و نماز می ترسند . آنها می خواهند از نماز جلوگیری کنند و بعد از خالی کردن سنگرها ، حمله کنند ( موسسه فرهنگی قدر ولایت ۷۴ ص ۳۶ )
وظایف مربیان و مدیران:
۱ - تبلیغ کلامی مدیران و معلمان در امر نماز
۲ - تبلیغ عملی در امر نماز
۳ - هماهنگی نماز و عبادت مربیان با اخلاق و رفتار آنها
۴ - استفاده از روشهای سازنده و جذاب در دعوت به امر نماز
۵ - پرهیز از استبداد، تحکم، زورگویی، ایجاد محدودیت، طعنه
۶ - شناخت دهی نوجوانان و جوانان نسبت به فساد و بزهکاری
۷ - گوشزد نمودن اثرات مخرب ماهواره
۸ - زدودن تفکر جدایی دین از علم و تضاد آنها از اذهان جوانان
۹ - ایجاد فضای معنوی و دینداری در جو حاکم مدرسه ( عزیزی تهرانی علی اصغر (۱۴۳ تا ص۱۴۷ )
۱۰ - نماز را با فیزیک ، امور تربیتی را با شیمی و ریاضی عجین بکنیم . دانشگاهها باید اساتید در خط اول نماز جماعات باشند.
۱۱ - با یک دید واقع بینانه و با اعتماد راسخ به تعالیم اسلامی، برای حاکمیت دین در مدرسه میبایست بیشترین بهاء را به گزینش بهترین و شایستهترین الگوها که وجودشان مزین به باورهای عمیق دینی و رفتارهای مذهبی است داد .(پیوند ۱۶۱ ص۳۴۸ )
۱۲- رشد تربیت دینی صرفا ماموریت درس دینی شمرده نشود ،زیرا ماهیت دین طوری است که در همه جا حضور دارد و ارتباط آن با همه عرصههای فکری باید مکشوف گردد (پیوند ۳۳۷ ص۳۱ )
توجه مسئولین سیاسی و حکومتی به سالمسازی اجتماع
متاسفانه در بیشتر محیط های عمومی جامعه مسلمانان، بخصوص در ایران اسلامی و در بین شیعیان، بیمبالاتی و بیاعتنایی نسبت به دین و احکام دینی مشاهده میشود.
مسئولین باید به این امر توجه لازم داشته باشند که آلودگی محیط جامعه، گریبانگیر همه افراد جامعه حتی خود آنها و فرزندانشان خواهد شد، دنیای امروز، بیحد و مرز است، تمام مرزها شکسته شده و روز به روز، اتصال ملتها و افراد جامعه بشری بیشتر خواهد شد .جوان نسل گذشته را میتوانستیم در منطقه و منطقهای محدود نمود، ولی با پیشرفت ارتباطات و نیاز قوی ما مسلمانان به پیشرفت در تمام زمینههای علوم و فنون، دیگر نمیتوان خود را محدود به محیط خاصی نمود. پس نسل امروز، اعم از دختر و پسر، باید وارد اجتماع بزرگ و گاهی دنیاهای دیگر شوند، به همین جهت است که پاکی محیط اجتماع برای انسانها ، مخصوصا انسان امروز مهم است ، از طرفی ایجاد شناخت و معرفت نسبت به اعتقادات امری ضروری تر و مهمتر است
و تمام سیاستمداران و حکومتکنندگان و مبلغان باید در دو مرحله تلاش و حرکت کنند:
۱ - حرکت بیرونی
۲ - حرکت درونی. مخصوصا در دنیای بیحد و مرز امروز واکسینگی فکر و عمل، ضروریتر جلوه میکند شاید در زمانهای نزدیک، مبارزه با ماهواره و رسانههایی همانند آن غیر ممکن باشد و ما راهی بجز شناخت دهی و آگاهی بخشی به نسل جوان خود نداریم و در این راستا از هیچ حرکتی نباید دریغ بورزیم
مقدمه
جوانان چون گلهای رنگارنگی هستند که تنها در سایه سار توجه و عنایت بزرگان میتوانند رخنمایی کنند
جوانان هر کشور، سرمایه آن می باشد، سرمایهای که با به فعلیت در آوردن آن، میتوان موجبات رشد جامعه را فراهم ساخت. نسلی که هدف گسترده و اصلی تهاجم فرهنگی غرب میباشد. در تهاجم فرهنگی، پایگاههای دینی مثل مساجد نیز آماج حمله قرار دارند . امروزه با توجه به گستردگی ارتباطات و فناوری پیشرفته، به طور قطع، نمیتوان از ورود فرهنگهای بیگانه جلو گیری کرد . از این رو، باید به جوانان در برابر این هجوم افسار گسیخته مصونیت ببخشیم. به نظر می رسد بهترین و کم هزینهترین روش در جهت نیل به این مقصود، استفاده مطلوب و برنامه ریزی شده از امکانات مساجد و افزایش توان مسجد، در رقابت با تهاجم فرهنگی دشمنان است. مساجد می توانند با جذب جوانان و تعمیق بخشیدن به فرهنگ غنی اسلامی، در این نبرد بزرگ سربلند و پیروز باشند
جوانی
با فرا رسیدن دوران جوانی، علائم بلوغ آشکار میشود. هم چنان که جسم و اندام جوان رشد بیش تری می کند، عقل او کاملتر میشود و قدرت فهم و درکش، افزایش مییابد. در همین دوران است که در باورهای دینی خود می کاود تا آنان را به مدد عقل و اندیشه، استوار سازد. کار اساسی این است که روحیه جوان را به خوبی شناخت و ظرف اندیشه او را اندازه گیری کرد و متناسب با آن ، تغذیه نمود .
خانواده و دوستان
خانواده و دوستان از مهمترین عوامل تشکل شخصیت هستند که چگونگی آنها در آینده تربیتی، سیاسی، تحصیلی و دینی فرد موثر است.
۱- عادت دهی فرزندان به نماز
۲ - پرهیز از خشونت و زور گویی
۳- آشناییدهی فرزندان به مسجد و اجتماعات معنوی : آنها را باید در محیطهای مشوق برد. این به تجربه ثابت شده است که اگر فرزندان به مسجد نروند ، اگر در جمع نباشند، نماز خواندن گروهی را نبینند، به این کار تشویق نمی شوند زیرا حضور در جمع مشوق انسان است، آدم بزرگ وقتی خودش را در جمع اهل عبادت می بیند، روح عبادت بیشتری پیدا می کند والبته فرزندان بیشتر تحت تاثیر قرار می گیرند ولیکن متاسفانه کم رفتن به مساجد ومعابد ومجالس دینی سبب می شود که فرزندان از ابتدا رغبت به عبادت پیدا نکنند ، ولی این برای همه وظیفه است ، اسلام که می گوید، فرزندت را وادار به نمازخواندن کن ،نمی گوید آقا مابانه فرمان بده، تشر بزن، دعوایش کن ، بلکه می گوید از هر وسیلهای که بهتر می شود برای تشویق او به عبادت و نماز خواندن استفاده کرد ، باید استفاده شود(عزیزی تهرانی علی اصغر ،۷۷،ص۱۱۳ )
لذا در صورتی که اعضای خانواده به خصوص، پدر و مادر خود به مسجد نروند یا به رفت و آمد فرزندشان به مسجد توجه نکنند یا این که فضای خانه به طور کلی با تعالیم و مفاهیم دینی بیگانه و بیتفاوت باشد ، نمی توان انتظار داشت ، جوانان با مسجد میانه خوبی داشته باشد.
۴- تشویق فرزندان نماز خوان: هر انسانی در برابر کاری که انجام می دهد تشنه تشویق است و تشویق انسان را بهتر وادار به کار کرده و باعث می شود کار را بهتر انجام دهد و این مطلب در بچهها تاثیر بیشتری دارد پس چقدر خوب است که فرزندان را در رابطه با تمام خوبیها ئیکه انجام می دهند مخصو صا نماز تشویق نمائیم. (تاج لنگرودی محمد مهدی ۷۵ ص۹۲ )
۵- پدر و مادر باید به او بفهمانند که نماز پاسخی است به نیاز روانی او، باید با او چنان ارتباط خوبی برقرار کنند که این نیاز در او وارد بشود ،او بخواهد به نماز بایستد، او با نماز همه نیا زهای روانیش ارضاء بشود چرا که با نماز گزار که پدر و مادرش بوده نیازش به محبت ارضاء شده حالا نیازهای روانیش هم ارضاء خواهد شد . به همین جهت ما می بینیم که وقتی یک رفتاری را با تجارب خوشایندی برای آنها همراه می کنیم دوست می دارند و آن وقت است که ما از خانه یک راهی باز میکنیم به طرف مسجد هر وقت پدر و مادر مسجد میروند، ما راه خانه و مسجد را به فرزندان نشان می دهیم .(ستاد اقامه نماز ۷۴ ص۴۰-۴۱ )
اهمیت نماز
اهمیت نماز از آدم تا خاتم از زمین تا آسمان، زمین زلزله میشود، نماز واجب میشود، آسمان باران ندارد، نماز باران میخوانند، نوزاد در زایشگاه به دنیا میآید، در گوش او اذان و اقامه میگویند و در قبر قرار میگیرد، نماز می خوانند، چه واجبی داریم که از آدم تا خاتم است، چه واجبی داریم که از زایشگاه تا قبرستان باشد.
این مطالب است که حساب نماز را از همه چیز جدا میکند.
88 بار فقط لفظ صلاة آمده، غیر از لفظ عبادات، سجده، قنوت، تسبیح، ذکر، چه واجبی را اینقدر خداوند به آن بها داده است.
چه واجبی است که از همه کمالات این کمال را میگوید؛ در زیارت وارث اول میگوییم: «أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاَةَ وَآتَیْتَ الزَّکَاةَ وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَر»[1] بعد از این مطلب خطاب به امام حسین(ع) میگوییم جاهدت فى اللّه.
این چه واجبی است که میارزد هر کلمهاش یک گلوله بخورد، چون نماز ظهر عاشورا امام حسین(ع) دو رکعت نماز سی و پنج کلمه است، سی و پنج تیر رها کردند.
تمام مردمی که حج میروند یا برای حج میروند یا برای عمره ولی بنیانگذار مکه وقتی که به مکه رفت، گفت: خدایا آمدهام مکه نه برای حج است نه برای عمره، گفت: «رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتی بِوادٍ غَیْرِ ذی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِیُقیمُوا الصَّلاةَ» [2]، نماز چه قدر اهمیت دارد که پیامبرخدا زن و فرزندش را در وادی بیآب علف رها میکند تا نماز اقامه شود.
نکتههایی درباره جایگاه نماز
- هیچ عبادتی 350 رقمی نداریم، حج دو الی سه رقم است، روزه هم این گونه است، ولی 350 نماز مستحبی داریم.
- بررسی مهندسی نماز (چرا نماز آیات پنج تا رکوع دارد)، ما روی مهندسی نماز کار نکردهایم.
- ریتم نماز کار نشده (بحث قرائت و آهنگ نماز)
- در مورد کلمات نماز کار نشده، مثلاً چرا ایاک نعبد بر ایاک نستعین مقدم شده است.
-چهار نوع نماز در قرآن داریم:
1- نماز شکر؛ خداوند در سوره بقره میفرماید: «یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ وَالَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»[3]، اى مردم! پروردگار خود را پرستش کنید آن کس که شما و کسانى را که پیش از شما بودند آفرید تا پرهیزکار شوید.
خداوند در آخر قرآن در سوره قریش میفرماید: «فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ»، چرا عبادت خداوند کنم، «الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» [4]، پس (به شکرانه این نعمت بزرگ) باید پروردگار این خانه را عبادت کنند، همان کس که آنها را از گرسنگى نجات داد و از ترس و نا امنى ایمن ساخت.
2- نماز رشد؛ این نماز کلاسش از نماز شکر بالاتر است: قرآن کریم میفرماید: «وَأَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ»[5]، و نماز را برپا دار که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه باز مىدارد، این نوع نماز کارخانه انسان را میسازد.
3- نماز دیگر، نماز انس است؛ خداوند به حضرت موسی(ع): «وَأَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی»[6]، و نماز را براى یاد من بپادار، چون نماز یاد من خداست، پس با یاد خدا انس میگیرد، ذکر و یاد خدا چه فایدهای دارد، «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»[7]، آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مىیابد.
و فایده اطمینان و آرامش چیست؟ قرآن کریم میفرماید: «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً»[8]، تو اى روح آرامیافته، به سوى پروردگارت بازگرد، در حالىکه هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است.
4- نماز تقرب که در سوره علق آیه که سجده واجب دارد، ذکر شده: «...وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ»[9]، خداوند به پیامبر می فرماید اگر میخواهی به من نزدیک شوی، راهش سجده کردن است .
چه کنیم بچهها را به نماز دعوت کنیم؟
خیلیها نسبت به نماز سنگین هستند، چه کنیم که این سنگین نماز را از این افراد بگیریم، قرآن کریم میفرماید: «وَاسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ وَإِنَّها لَکَبیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ»[10]؛ از صبر و نماز یارى جویید (و با استقامت و مهار هوسهاى درونى و توجه به پروردگار، نیرو بگیرید) و این کار، جز براى خاشعان، گران است.
چرا نماز برای بعض افراد سنگین است، چون خشوع ندارند.
چه کنیم که این افراد خشوع داشته باشند و دوای خشوع چیست؟
مقدمه: نماز سنگین است مگر برای خاشعین اگر نسل جوان را بخواهیم به نماز دعوت کنیم باید خشوع را اضافه کنیم.
برای خشوع مثالی ذکر میکنم که ملموس شود، یک جوانی با پدر پیرش در پارک نشسته بود، چند قدم آن طرفتر پرندهای روی زمین نشسته بود، پیرمرد رو کرد به فرزندش که این پرنده چیست؟ جوان گفت: گنجشک است چند دقیقه دیگر مجدد پدر پیر از فرزندش پرسید، این پرنده چیست؟ کمی ناراحت شد و گفت: گنجشک بعد از گذشت لحظهای مجدداً پیرمرد از جوانش پرسید: این پرنده چیست، جوان ناراحت شد و با عصبانیت فریاد زد: گنجشک است، پیرمرد ناراحت شد و رفت دفترچه یاداشتی را آورد و ورق زد و به جوانش گفت: یک بار کوچک بودی، بیست الی سی بار همین سؤال را از من پرسیدی و من هر وقت با قربانت و عزیزم جواب تو را دادم، اما من الان سه بار پرسیدم، تو بر سر من فریاد زدی، جوان خجالت کشید و پدر را در آغوش گرفت و معذرت خواهی کرد.
این خشوع و تواضع است، ما باید مردم خصوصاً نسل جوان را نسبت به نماز متواضع کنیم .
راه خاشع شدن و متواضع کردن مردم خصوصاً نسل جوان نسبت به دستورات خداوند چیست؟
1- شمردن نعمتهای خداوند: «أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ وَلِساناً وَشَفَتَیْنِ»[11]، «أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً وَالْجِبالَ أَوْتاداً»[12]، نعمت خداوند را باید آنقدر برای اشخاص تارک الصلاة و کاهل الصلاة بشماریم تا خجالت بکشند و متواضع شوند.
و یکی از راههای نعمت شماری نعمتها برعکس کردن نعمتها است، «تعرف الاشیاء باضدادها»، مثلاً اگر خداوند آب را تلخ قرار میداد، چه میکردید، «لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً فَلَوْ لا تَشْکُرُونَ»[13]، هر گاه بخواهیم، این آب گوارا را تلخ و شور قرار مىدهیم، پس چرا شکر نمىکنید.
اگر در همین اعضای بدن تفکر کنید؛ اهمیت همین انگشتان دست اگر شصت نباشد، بسیاری از کارها تعطیل میشود:
1- نمیتواند دکمه یقه را ببندد.
2- نمیتواند آمپول بزند.
3- نمیتواند بیل در دست بگیرد.
4- نمیتواند پیچ کشتی در دست بگیرد.
5- نمیتواند سوزن نخ کند و کارهای دیگری انجام دهد.
و با تفکر و اندیشه در خلقت خود میتواند پی به نعمتهای خداوند ببرد و در برابر دستورات او متواضع شود.
2- بیان اسرار و برکات نماز.
3- بندگان صالح خداوند را به رخ دیگران بکشیم و معرفی کنیم.
4- تهدیدات قرآن در مورد کسانی که نماز را سبک شمردهاند یا نماز را ترک کردهاند را بیان کنیم؛ «فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ الَّذینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ»[14]، پس واى بر نمازگزارانى که در نماز خود سهلانگارى مىکنند.
«ما سَلَکَکُمْ فی سَقَرَ قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ»[15]، چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟! مىگویند: ما از نمازگزاران نبودیم.
قران مجید به یادگیری و آموزش به طور اعم و یادگیری و آموزش نماز به طور اخص،اهمیت بسیار داده است. اهمیت یادگیری از دیدگاه قرآن به اندازهای است که در اولین سورهای که بر پیامبر نازل میشود به مسئلهء یاددادن و آموزش اشاره شده و از خواندن و نوشتن و یادگیری به عنوان ابزارهایی برای پرورش و رساندن انسان به کرامت یاد گردیده است. (بیریا و همکاران،1375)
خداوند در قرآن کریم خطاب به پیامبر اکرم(ص)میفرماید: «و امراهلک بالصلوة و اصطبر علیها» ،یعنی خانوادهء خود را به نماز فرمان بده و بر انجام آن شکیبا باش.(سورهء طه،آیهء 123) حضرت ابراهیم(ع)در دعاهای خود میفرمایند: «پروردگارا،مرا برپا کنندهء نماز قرار ده،و از فرزندانم(نیز چنین فرما)،پروردگارا دعای مرا بپذیر!(سورهء ابراهیم،آیهء 40)
حضرت لقمان به پسرشان میفرمایند:پسرم!نماز را برپادار،و امربه معروف و نهیازمنکر کن،و در برابر مصائبی که بر تو میرسد با استقامت و شکیبا باش که این از کارهای مهم و اساسی است.(سورهء لقمان،آیهء 17) در جای دیگر،حضرت لقمان به فرزندشان میفرمایند: «فرزند عزیزم!مبادا خروس از تو هشیارتر و به اوقات نماز از تو مراقبتر باشد.آیا نمیبینی که به هنگام هر نماز،رسیدن وقت آن را اعلام میکند و سحرگاهان به آوای بلند ندا سرمیدهد،در حالی که تو در خوابی؟»(عزیزی،1379،ج 2،ص 186). حضرت علی(ع)میفرمایند:«نماز را به فرزندانتان بیاموزید.»(عزیزی،ج 2،ص 107)
در روایات اسلامی آمده است هرگاه معلم به کودکی بگوید که بگو بسم اللّه الرحمن الرحیم و کودک بگوید،خداوندا یک فرمان رهایی از دوزخ برای کودک و یکی برای والدین او و یکی برای معلم وی مینویسد.(دیلمی،1378). امام باقر(ع)از قول رسول اکرم(ص)میفرمایند:«اسالم آیین محکم و استوار الهی است و دین سهل و خالی از مشقت است.با مدارا در آن قدم بردارید و عبادت خدا را بر بندگان خدا تحمیل نکنید و همانند سواری نباشید که مرکب خود را خسته و فرسوده میکند و در نتیجه نه راه سفر را پیموده و نه مرکبش سالم مانده است.»
پیاکبر اکرم روزی با گروهی از کودکان روبه رو شدند و فرمودند:«وای بر احوال فرزندان آخر الزمان از دست پدارنشان.»از حضرت سؤال کردند:«یا رسول اللّه از دست پدران مشرکشان؟»فرمودند:«نه از دست پدران مؤمن و مسلمانشان.زیرا چیزی از واجبات و فرائض را به فرزندانشان نمیآموزند و اگر فرزند شخصا برای یادگیری احکام اقدام کرد او را از این کار باز میدارند و به بهرهء بسار اندکی از دنیا برای آنها راضی میشوند.»آن گاه پیامبر میفرمایند:«من از آنها بیزارم و آنها نیز از من بیزارند.(راشدی،1378)
حضرت علی(ع)میفرمایند:«نماز را به فرزندانتان بیاموزید.»(نعیمی،1375،ص 64). سلیمان جعفری میگوید:«از امام علی(ع)شنیدم که فرمود: «در خانهء خویش اذان بگوی،تا شیطان از آن جا بگریزد و کودکان نیز به آن ذکر آشنا شوند.»(عزیزی،1379،ج 2،ص 110). امام علی(ع) میفرمایند:«هرگاه کودک به حدی از رشد برسد و مقداری از قرآن را بخواند،به او نماز را بیاموزید.» (کرمیان زیارانی،1380،ص 172)
در حدیث دیگری به همین مضمون نقل است که امام علی(ع)میفرمایند:«نماز بر کودک،زمانی که عقلش رسید لازم است.»(هءکرمیان زیارانی،1380،ص 172) امام صادق(ع)میفرمایند:«امام علی(ع)در خانهء خود اتاق متوسطی برای نماز خود اختصاص داده بودند.شبها برای نماز خواندن طفل کوچکی را که نمیخوابید با خود به آن اتاق برده،نماز میخواند.»(عزیزی،1379،ج 2،ص 111) امام صادق(ع)میفرمایند:هنگامی که کودک وضو را یاد میگیرد،خداوند پدر و مادرش را میآمرزد.(عزیزی،1379،ج 2، ص 111)
در مورد عدم سختگیری در عبادات و نماز روایات زیر نقل شده است:
«امام موسی کاظم(ع)در سنین کودکی در خدمت امام جعفر صادق(ع)(پدر ایشان)به نماز ایستاده بودند.اندیشمندی از اهالی شهر نزد آن حضرت بود و دید این فرزند به سوی در باز نماز میخواند که کراهت دارد،مسئله را از حضرت صادق پرسید،امام فرمودند:«از خود کودک سؤال کنید.!آن اندیشمند رو به کودک خردسال،یعنی امام کاظم(ع)کرد و عرض کرد:«چرا رو به در باز نماز میخوانید؟امام کاظم(ع)فرمود:«آن کسی که من به سوی او نماز میخوانم از این در به من نزدیکتر است.»(نرم افزار جامع احادیث نور،1383).
امام باقر(ع)از قول رسول اکرم(ص)میفرمایند:«اسلام آیین محکم و استوار الهی است و دین سهل و خالی از مشقت است.با مدارا در آن قدم بردارید و عبادت خدا را بر بندگان خدا تحمیل نکنید و همانند سواری نباشید که مرکب خود را خسته و فرسوده میکند و در نتیجه نه راه سفر را پیمود و نه مرکبش سالم مانده است.»(همان منبع).
به همین دلیل باید از طولانی کردن نماز کودکان و عبادات و نماز زیاد و طولانی و خستهکننده پرهیز کرد.(جمشیدی،1377) «حضرت سجاد(ع)کودکانشان را دستور میداد تا نماز مغرب و عشاء را با هم بخوانند و نماز و ظهر و عصر را نیز با هم بخوانند و در مورد این که هر نمازی را در وقت فضیلت و مخصوص خودش بخوانند بر آنان سخت نمیگرفت.به آن حضرت عرض شد:«آنها نماز را در غیر وقت فضیلتش میخوانند.»امام فرمود:«این کار برای آنان بهتر است از این که بخوابند و نماز نخوانند.»(عزیزی،1379،ج 2،ص 112) امام صادق(ع)میفرمایند:«من جوان بودم و در عبادت اسکن کوشش بسیاری میکردم.پدرم به من فرمود:«کمتر از این مقدار عبادت کن زیرا وقتی خداوند بندهای را دوست دارد با عبادت کم هم از او راضی میشود.(عزیزی،1379،ج 2،ص 106)
براساس احادیث ذکر شده باید قبل از 7 سالگی برخی زمینههای لازم برای برپاداشتن نماز توسط کودکان را ایجاد کرد، مثلا ذکرها،شعارهای مهم اسلامی،حرکاتی مثل ایستادن ساده رو به قبله،رکوع و سجود را میتوان یاد داد تا گاهگاهی در کنار والدین تمرین کنند.به تدریج وقتی کودکان با این فریضه انس گرفتند از 7 سالگی به بعد باید از آنها خواست تا نماز بخوانند، اما در این فریضه نباید سختگیری کرد،تا پایان 9 سالگی که مؤاخذه به آن اضافه میشود.(باهنر،1378)
صورت عقلی گرفتن رفتار مذهبی از 7 سالگی است که کودک میتواند مطالبی را بفهمد و از آن سر درآورد.قبل از این سنین اغلب جنبهء احساسی و نشان دادن همراهی با والدین و دیگران را دارد.(قائمی،1370) رؤایات زیر در مورد سن آموزش و نحوهء آموزش نماز است: در اسلام مسئلهء ارتباط با خدا به شکل غیر مستقیم از همان بدو تولد مورد تأکید قرار گرفته است،به طوری که پیامبر میفرماید: «هرکس که خداوند به او فرزندی داده است،در گوش راستش اذان و در گوش چپ اقامه بگوید که عصمت و نگاهداری از شیطان رجیم است.»(عزیزی،1379،ج 1،ص 379)
امام صادق میفرمایند:«هنگامی که کودک به سن 3 سالگی رسید او را وادار کنید که هفت مرتبه بگوید:لا اله الا اللّه و او را آزاد بگذارید.همین که 3 سال و هفت ماه و 20 روزه شد،دومین جمله یعنی محمد رسول اللّه را یاد گرفته،7 مرتبه آن را تکرار کند.وقتی 4 ساله شد،7 مرتبه صلوات بر پیامبر بفرستد،سپس او را آزاد بگذارید.در 5 سالگی دست چپ و راست را یادش دهید و وقتی آن را شناخت او را در جهت قبله قرار داده،از او بخواهید که سجده کند.سپس او را آزاد بگذارید.در پایان 6 سالگی به او بگویید که نماز بگزارد و رکوع و سجود را به او یاد دهید.در پایان 7 سالگی شستن دستها و صورت را یادش دهید و به او بگویید که نماز بخواند.در پایان 9 سالگی نماز و وضو یادش دهید.»(عزیزی،1379،ج 2،ص 120) احادیث دیگری به همین مضمون از پیامبر اکرم(ص) (در مکارم الاخلاق و وسایل الشیعه)،امام صادق(ع)(در بحار،وسایل الشیعه و میزان الحکمه)و از امام باقر(ع)(در میزان الحکمه)ذکر شده است.