هدف اسلام، که دارای افق دیدی گسترده و فراگیر است، آماده ساختن و تربیت «انسان شایسته» است. مطلق انسان به معنای گسترده و فراگیر، انسان از جهت انسان بودن، و شکوفا شدن در تمام ابعاد و جهات انسانی. آنچه در فرهنگ اسلام اهمیت بسزایی دارد ایمنی در برابر آسیبهای اجتماعی، انحرافات اخلاقی و تاثیرات فرهنگهای ناهماهنگ با فرهنگ اسلامی است. پایبندی به آموزههای دینی و داشتن تقیدات مذهبی سد محکمیدر برابر این معضلات میباشد.
2-1.حقیقت انسان و عبارت
حقیقت انسان حقیقتی است جمعی و تألیفی که در عین حال دارای وحدت است. ذات انسان مشتمل است بر عقل و نفس و طبع، که برای هر یک از این امور سه گانه آثار و لوازمیاست و کمال انسان در این است که در نتیجۀ سعی و کوشش از مرتبه و حد طبع به مرتبه وحد عقل ارتقا و یابد تا بتواند یکی از ساکنان حریم حضرت الهیه گردد و این هنگامیاست که باطن انسان به نور علم و دانش حقیقی روشن و منور گردد و در نتیجۀ عمل وسعی و کوشش، از عالم دنیا و علایق و خصوصیات آن تجرد حاصل کند (18، ص:498). و غرض از وضع قوانین و نوامیس الهی و ایجاب والزام عبادات و طاعات نیز همین است. این که علم غیب، عالم شهادت را به استخدام خویش در آورد و شهوات و امیال نفسانی خادم عقل و مطیع امر و فرمان او باشند. (همان، ص: 499).
عبادت از ریشۀ «عبد » به معنای خضوع، اطاعت خاشعانه و نهایت خضوع است(5،ذیل کلمه عبد). از ریشۀ عبد، دو مصدر عبودیت و عبادت مشتق شده است، این دو واژه در عبری و عربی کاربرد داشته و معنی همسان دارند. در حدیث، پیامبر (ص) بهترین نحو عبادت را بیان میدارند. «افضل الناس من عشق العباده فعانقها و احبها بقلبه و باشرها بجسده و تفرغ لها، فهولایبالی علی ما اصبح من الدنیا علی عسر ام علی یسر» بهترین مردم کسی است که عبادت را معشوق خود بداند. با عبادت معانقه کند و آن را با تمام وجود لمس نماید و خود را برای آن فارغ سازد. آنگاه نگران نخواهد بود که دنیا برای او به سختی بگذرد یا به آسانی (22، ج: 3، ص :131).
نماز در بین عبادات و مناسک الهّیه سمت جامعیت و عمودیت دارد، و جمیع مقامات معنوی انسانی به حسب سفر معنوی آن میباشد از عالم مُلک به قرب و وصول الهی، و نماز بُراق این سیر است. البته برای نماز مقامات و مراتبی است که هر مرتبه با مرتبه دیگر تفاوت دارد. پس میزان در کمال انسانیت و حقیقت آن، عروج به معراج حقیقی و صعود به اوج کمال و وصول به باب الله با مرقات نماز است.(8،ص:6). بنابراین مؤمن به حق و حقیقت و سالک الی الله به قدم معرفت، لازم است خود را برای این سفر معنوی و معراج ایمانی مهّیا کند و با جنود الهی و مصاحب، این راه را طی کند که از شیطان و جنود او مصون و محفوظ بماند.
2-2.ارتباطات انسانی و اسلام
از سال 1950 میلادی، علم ارتباطات انسانی زیر مجموعه علوم انسانی گردید و از آن پس تحولات زیادی در عرصۀ مناسبات اجتماعی و روابط خانوادگی به وجود آمد. ویرجینیا سیتر کارشناس خانواده درمانی معتقد است: «ارتباط در نظر من به چتر خیلی بزرگی میماند که تمام آنچه را که بین آدمیان میگذرد میپوشاند و بر آن اثر میگذارد. زمانی که کودکی به دنیا میآید، ارتباط بزرگترین عاملی است که نوع رفتار او با دیگران و حوادثی را که در جهان اطراف برایش اتفاق میافتد، تعیین میکند» (12، ص: 43). برایان تریسی در پژوهش خود که با هدف بررسی نقش ارتباطات انسانی در شادکامیاجرا شده است، مشخص نمود که ارتباطات انسانی مطلوب تا 85%، موجب نشاط و شادابی افراد میگردد(19،ج:1،ص :43). بنابراین در صورتی که افراد جامعه در محیطی گردهم آیند که سالم وبدور از خود فریبی و دیگر فریبی باشد. رشتههای مودت بین آنها محکمتر خواهد شد و به همین مناسبت بسیاری از نیازهای روحی وروانی افراد نیز تأمین خواهد شد. بر همین اساس اسلام برای پیوندهای اجتماعی و اخوت میان مسلمانان و روابط شایسته و نیکو میان آنها، بسیار اهمیت داده و هر سخن و عملی را که سبب گسستن پیوندها و روابط خوب شود، ناروا و گناهی بزرگ محسوب کرده است، که مانع قبولی عبادات میگردند. و توصیۀ مؤکدی در برگزاری برخی عبادات به شکل جمعی نموده است. خصوصاً خواندن نماز در جماعت مسلمین از سنتهای مؤکد اسلام است. و امام میفرمایند: هیچ عبادتی به اندازۀ نماز جماعت خواندن سبب شکست شیطان نمیگردد (8، ص : 32).
در اجتماع مؤمنین، قلوب آنها که دست غیبی الهی با آن است به هم نزدیک میشود و تألیف قلوب سبب همدلی و همفکری مسلمین با یکدیگر میگردد. آشنایی و دوستی، احساس مسئولیت افراد را نسبت بهم افزایش میدهد و تلاش مؤمنین در حل مشکلات یکدیگر بارزتر خواهد بود.
اسلام از گوشه گیری شدیداً تنفر و اکراه دارد، پیامبر فرموده اند: «مؤمن کسی است که با مردم بیامیزد، براذیت و آزار آنان (ناراحتیهایی که لازمه ی زندگی اجتماعی است)شکیبایی ورزد. پاداش چنین کسی بسیار بزرگتر از کسی است که نه با مردم میآمیزد و نه در برابر آزار و اذیتهای آنان شکیبایی از خود نشان میدهد (21، ص:258).احادیثی که رفتن به مسجد و خواندن نماز به جماعت را توصیه میکنند، همه حکایت از پاداشهایی بزرگ و اثرات بسیار عالی در روح و روان انسان دارد و تمام این موارد بیانگر اهمیت و ارزش و تأثیر بالای حضور مسلمین در مساجد برای انجام عبادات، خصوصاً نماز دارد. از جمله آثاری که ذکر شده است : شرکت دائم در نماز جماعت، انسان را از منافق شدن بیمه میکند (رک 28،ج1:،ص488:). و برای هر گامیکه به سوی نماز جماعت و مسجد برداشته شود، ثواب و حسنه در نظر گرفته شده است (29،ج:8، حدیث: 22815). و تعداد حاضران در نماز جماعت هر چه بیشتر باشد بهتر است. پیامبر فرمودند«ماکَثَرَ فَهوُ اَحَبُّ الی الله ». (رک 29،ج:8،ص:258).
2-3.تعلیم و تربیت
تربیت به معنای پرورا نیدن، رشد دادن، هدایت کردن در مسیری مشخص و به فعلیت رساندن است، در لغت مصدر فعل«ربی» و«یربی»از ماده «ربو» است. میتوان آن را پرورش دادن قوای روحی و جسمیبرای رسیدن به کمال مطلوب دانست یا آنکه ایجاد کننده صفات پسندیده و ملکات فاضله شمرد. مراقبت سالم از حیات در حال رشد،ایجاد تغییر در شخص به منظور درک مسائل و زمینه سازی مطلوب برای استقلال فکری نیز تعریف دیگر آن است (24،ص:129 ورک 10،ص:109-91).
در تربیت دینی اصل بینش، گره زدن ایمان با عنصر عقل و عشق و قرار دادن انسان در مسیر جذ به الهی و حیات طیبه است تا روابط انسان با خدا، خود، جامعه و جهان در پرتو رابطه با انسان کامل که مربی و معلم حقیقی است، تنظیم شود (10،ص:92). در واقع برای رسیدن به حقیقت دینداری و درک مقامات انسانی باید تمام ابعاد دین به منصه ظهور برسد تا بتوان آن شخص را به معنای حقیقی دین باور دانست.
2-4.خانواده و اهداف آن
خانواده نظامینیمه بسته است که نقش ارتباطات داخلی را ایفا میکند،ودارای اعضایی است که وضعیتها و مقامهای مختلفی را در خانواده و اجتماع احراز کرده و با توجه به محتوای وضعیتها، افکار و ارتباطات خویشاوندی که مورد تأیید جامعهای است که خانواده جزء لاینفک آن است ایفای نقش میکند (14،ص:46). در هر صورت خانواده، سازمانی فعال ، پویا، زنده و بنیادین است. لذا مانند هر سازمان دیگری، اهداف خاصی برای تشکیل و تداوم آن میتوان در نظر گرفت. دانشمندان نظرات متفاوتی در هدف زندگی بیان کرده اند. از دیدگاه یونگ هدف زندگی یافتن توفیق و جایی در جهان است (16، ص:39).و آلپورت نیز معتقد است: «کسانی که از سلامت روان برخوردارند، فعالانه در پی هدفها و امیدها و رؤیاهای خویشند، و ایثار و حُسن تعهد معنا وهادی زندگی آنهاست(همان،ص:174). از دیدگاه اسلام، هدف زندکی، نیل به سرحدکمال و بالندگی است، رشد و بالندگی تمام اعضای خانواده (4، ص: 47).
از وظایف پدر و مادر، پرورش فرزندان سالم و شایسته است. آنچه باید مورد توجه قرار گیرد، صرفاً فرزند آوری نیست، بلکه تربیت فرزندان به شکل کامل و جامع آن، مورد نظر است. تربیتی که دارای ابعاد متنوعی نظیر عاطفی، اجتماعی، عقلی، فیزیکی و اخلاقی است. بنابراین تربیت اجتماعی یکی از مؤلفههایی است که تحقیق آن نیاز به محیط مساعد دارد و خانواده، اولین نهاد تربیتی است که شرایط لازم برای این مؤلفه را داراست.هدف دیگر تشکیل خانواده، حفظ و تقویت ایمان است. ایمان به معنای تسلیم توأم با اطمینان خاطر در برابر خدا است(20، ج:1، ص:124). در تفسیر المیزان، این واژه به معنای استقرار اعتقادات در قلب، آمده است. ایمان همانند سایر ویژگیهای آدمیدر معرض فزونی یا کاستی قرار میگیرد. عوامل زیادی در حفظ و تقویت ایمان مؤثر است، که از جمله آنها میتوان به خود سازی، معاشرت صحیح، تفکر هدفمند، مراقبه و نیز تشکیل خانواده اشاره کرد. متقابلاً عواملی نیز موجب تضعیف ایمان میشود.مواردی نظیر هوس گرایی، اصالت دادن به تمایلات شخصی، شرکت در اجتماعات ناسالم و دوستان هرزه .... را میتوان نام برد (23،ص:91). خانواده با استفاده از عواطف سالمیکه در بین اعضاء آن وجود دارد، حس مسئولیت، و ارتباط سودمندیها و ضررهای اعضاء خانواده، میتواند نقش مؤثری در شخصیت اجتماعی فرد و انتخابهای او داشته باشد. تعامل سالم والدین با فرزندان نوعی تعهد ایمانی واخلاقی را در آنها ایجاد میکند که سبب احساس مسئولیت در قبال خود و دیگران میگردد. و فرد از حالت خود محوری خارج شده، بر اساس ایمان دینی، حس نوع دوستی در او تقویت میشود.
3. والدین و تربیت
تربیت مطلوب، دلپذیرترین و نیز دشوارترین وظیفه والدین و مربیان است. بهمین علت حضرت علی (ع) میفرمایند: «خیرُ ما وَرَّث الاباء الابناءَ الادب». بهترین ارثی که پدران میتوانند به فرزندان خویش بدهند ادب است (6، ص:393). افلاطون، تربیت را زیباترین چیزی میداند که در روح بهترین انسانها آشکار شده است (23،ص:123). پس میتوان آن را جذابترین کارها تلقی کرد. و در جای دیگری گفته است، دوکار بسیار دشوار است، حکومت و تربیت آنچه از دشواری تربیت میکاهد، علاقه و عشق پدر و مادر به فرزند است، به گونهای که سختیهای راه را با جان میخرند. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «رحم الله والدین اعانا ولدهما علی بر هما» . رحمت الهی شامل حال پدر و مادری باد که با تربیت صحیح فرزند خود را در نیکی به والدین کمک و یاری نمایند (28، ج:2، ص:625).
تربیت شامل ابعاد بدنی، عاطفی، عقلانی، اجتماعی و اخلاقی یادینی است و هر یک عوامل و شیوههای خاصی را در بر میگیرد. آنچه باید مورد توجه والدین قرار گیرد، تربیتی است که ناظر به همه ابعاد مذکور باشد، در این صورت میتوان آن را تربیت جامع تلقی کرد. از حیث روش نیز، تربیت شامل دو جنبه ارتباط کلامیو عملی است. در تربیت کلامی، والدین و مربیان غالباً متکی به استفاده از شیوه گفتار بوده رسالت تربیتی خویش را صرفاً در این حد و اندازه میبینند و تربیت فرزند به وسیله آنچه که از والدین و مربیان میشنود و دریافت میکند، صورت میگیرد.در حالی که در تربیت عملی، فرزند قادر است تا ارزشهای تربیتی و اخلاقی را کاملاً در رفتار مربیان و والدین مشاهده کند و به این تربیت، شخصیتی محکم و با ثبات بیابد. امام سجاد(ع) میفرمایند:«حق فرزندت این است که: بدانی او قسمتی از وجود تو است و جزئی از درخت هستی تو به شمار میرود. در این جهان، خوبی و بدی او با تو ارتباط پیدا میکند. تو درباره آنچه نسبت به او مسئولیت پذیر شده ای، مورد سؤال قرار خواهی گرفت، از نظر : 1-تربیت و آداب آموزی . 2-دلالت کردن به خداشناسی . 3- یاری کردن با او، در راه اطاعت حق. و این وظایف را به دو طریق، یکی عمل خودت و دیگری راهنمایی و آموزشی که به او ارائه خواهی نمود، ادا میکنی . عمل تو دربارۀ او چنین باشد که یقین داری، اگر در این راه کمترین زحمتی به خود میدهی، پاداش کافی خواهی داشت و اگر کمترین کوتاهی نمایی، دقیقاً مورد مؤاخذه، ملامت و مجازات قرار خواهی گرفت. در رابطه خود با او، طوری رفتار کن که نزد خدا معذورباشی، در برپاداری او، سرپرستی شایسته داشته باشی و در راه اصلاح نواقص او از تواناییهای خود او کمک بگیر و در این راه پناهی جز خدا نیست (23، ص : 129-128 ورک 4، ص :123-120).
4-راهکارهای تربیت دینی فرزندان (با محرومیت حضور در مسجد)
4-1. شناخت فرزندان
اکنون مراحل مختلفی را که والدین باید در تربیت فرزندان رعایت نمایند، تا فرزندان از شایستگیهای فردی و اجتماعی برخوردار کردند و بتوانند فرد مفیدی در جامعه اسلامیگردد و حضور مشخص و بارزی در اجتماعات مسلمین خصوصاً نماز جماعت داشته باشند آورد میشود.
پدران و مادران نیازمندند برای رسیدن به نتایج مطلوب در تربیت فرزندانشان، ابتدا او را بشناسد. زیرا معرفت اولین گام برای تربیت است. معرفت والدین شامل زمینههای متنوعی میشود که ذیلاً مهمترین آنها را نام میبریم: 1-نیازهای اساسی روانی 2-استعدادهای اصلی 3-علائق و گرایشها 4-ویژگیهای رشد 5-ضعفها و کاستیها.
4-2. تربیت عملی و الگوپذیری
اسلام سر مشق دادن را بزرگترین وسیله ی تربیت میداند. «لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنه لمن کان یرجو الله و الیوم الاخر و ذکر الله کثیراً (احزاب / 21) مسلماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود. برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند وخدا را بسیار یاد میکنند. این اصل تنها شامل پیامبر ما محمد مصطفی (ص) نمیشود بلکه حکمیاست که در مورد همۀ نبوتها صادق است. همۀ پیامبران خدا و فرستادگان او برای ملتها الگو بودندو هستند. «قدکانت لکم اسوة حسنه فی ابراهیم والذین معه» (ممتحنه /4) برای شما سرمشق خوبی در زندگی ابراهیم و کسانی که با او بودند وجود داشت. از طرف دیگر، قرآن به نکته عمیق و ظریفی اشاره میکند و میفرماید: «قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله» (ال عمران / 31)ای پیامبر بگو که اگر خدا را دوست میدارید، مرا پیروی کنید تا خدا شما را دوست داشته باشد. اینجا به عاطفه و فطرت پاک افراد اشاره میکند و از آن برای هدایت استفاده میکند.
والدین نیز بیشترین نقش خود را در تربیت فرزند با بهره گیری از روش همانند سازی (الگوگیری) ایفا میکند. کودک از سالهای نخستین زندگی، رفتار والدین را اقتباس نموده درصدد درونی ساختن آنها بر میآید. این امر به تدریج، جای خو را به همانند سازی با والد همجنس میدهد و به این طریق رفتار مطلوب جنس خویش را از پدر و مادر میآموزد بدیهی است تأثیر پذیری فرزند از والدین، محدود به مشاهده رفتار و الگو پذیری عملی از والدین نیست، بلکه علاوه بر آن ارتباط کلامیوالدین نیز برتکوین شخصیت فرزند اثر گذار است. ولی در مقایسه این دو، تأثیر رفتار عینی و مشهود بیش از رفتار کلامیاست (23،ص:91و رک27،ص:320-309).بنابراین والدین 2 نکته را در تربیت دینی فرزند باید مورد توجه خاص قرار دهند:1-بالابردن معارف فرزندان نسبت به پیامبران و اهل بیت و شناساندان عملکرد آنها در صحنههای مختلف . 2-تصحیح رفتار و اعمال خود. به عنوان نمونه در صورتی که والدین مایل هستند فرزندانشان در نماز جماعت حضور متداوم داشته باشند و اهل مراقبه و رفت و آمد به مسجد باشند. ابتدا باید دیدگاه اهل بیت (ع) و اهتمام آنان را به حضور در مسجد و خواندن نماز به جماعت در موقعیتهای مناسب برای آنان بیان کنند و سپس خود والدین نیز اهتمام به حضور در مسجد و شرکت در نماز جماعت داشته باشند. تا فرزند علاوه بر یادگیری رفتاری، اثرات خوب این عملکرد را حس کند و عیناً درک کند. تا بتواند با اشتیاق تطابق ایجاد کند.
4-3. شناخت خداوند مهربان
قاعدهی کلی و اصل اساسی تربیت اسلامی، ایجاد پیوند میان قلب انسان و خدا است، پیوندی دائمیکه هر لحظه قلب را بر میانگیزد تا به خدا رجوع و در هر کاری از قانون اساسی و ابدی او طلب مشورت کند. پیوندی که با آن هر چیزی کامل و تمام، و بدون آن همه چیز پوچ و بیهوده میشود. در احادیث نیز آمده است اولین معرفت، معرفت خداوند است بنابراین والدین باید قبل از هر چیز درس توحید به فرزند بیاموزد که زیربنای تمام دینداری است. امیرالمؤمنین علی (ع) میفرماید:«استدیموا الذکر فانه ینیر القلوب و هو أفضل العبادة» پیوسته خدا را یاد کنید که دل را نورانی میکند و برترین عبادتهااست (6، ج:2،ص:255). برای تفهیم این حقیقت به فرزندان میتوان از روشهای زیر بهره گرفت.
1.عالم نمایشگاه خلقت خداوند است و هر چیز به دست قدرت او خلق شده حضرت علی(ع) میفرمایند:«و ظهرت فی البدایع التی احدثها آثار صنعته و اعلام حکمته فصار کُلُ ما خلق حجة له و دلیلاً علیه» در ساختههای بد یعش آثار صنع و نشانههای حکمتش آشکار است. از این رو آنچه آفریده حجت و دلیل بر وجود اوست. (2،خطبه:91).
2. شناساندن خداوند به صفت رحمانیت و رحیمیت به فرزندان ؛ بسیار مهم است که فرزندان ما شناخت صحیحی از خداوند داشته باشند شناختی که شایسته عزت و کمال الهی است .یکی از صفات خدای متعال که بر صفات دیگر غلبه دارد صفت رحمت خداوند است، اگر انسان محبت الهی را درک کند و بفهمد صدور شرایع از سر لطف و عشق الهی به بنده خویش است هرگز از انجام آنها روبر نمیتابد. و خاصعانه تسلیم خواست پروردگار خویش میگردد زیرا همۀ آن برنامهها را، راه رسیدن به محبوب و طی مدارج کمال و موفقیت خویش میبیند. رفتن به مساجد را برای قبولی عبادت، با جان و دل میپذیرد و حضور در جماعت را برای درک حضور بیشتر خداوند بر خود واجب میکند. پسر بر والدین لازم است که با شناسایی ارتباط معصومین (علیهم السلام) با خداوند و تبیین لطف و رحمت الهی فرزند را در انجام تکالیف حتی مستحبات بیمه نمایند.
خانواده و اصول آموزش نماز
نهاد خانواده برای تربیت دینی فرزندان پتانسیل بسیار بالایی در خود دارد خداوند این حیات دو نفره را به گونه ای قرار داده است که اگر قواعد و اصول مبتنی بر قابلیت های درونی آن به درستی شناخته شود و اصول تربیتی و یادگیری نیز مورد استفاده قرار گیرد اقدامات بسیار موثری را در خصوص تربیت دینی به طور عام و آموزش نماز به طور خاص می توان به انجام رساند.
1. استفاده از انرژی مثبت درون خانواده
در درون خانواده سرمایه عاطفی و انرژی مثبت زیادی قرار داده شده است. با بهره برداری از آن خیلی از برنامه های تربیتی را می توان به اجرا در آورد. این مسئله وقتی انجام می شود که مادر بتواند بین خود و فرزند، صمیمت بسیار فراتر و ریشه دارتر از صمیمت های تولید شده در سایر ارتباطات در زندگی به وجود آورد.
وقتی مادری در یک فضای مدیریت شده عاطفی به دختر خود یا پسر خود می گوید: دخترم یا پسرم چند لحظه می آیی پیش من؟ این جمله یک فضای روانی و عاطفی خاص در فرزند به وجود می آورد به نحوی که آمادگی او را برای پذیرش برخی از انتظارات والدین فراهم می نماید.
در چنین فضای عاطفی اگر یکی از والدین در مورد نماز یا نمازخوان ها موضوعی را و یا قصه ای را شرح می دهد به احتمال قوی باتوجه به استماع موثر از ناحیه فرزند مواجه خواهد شد. بدون تردید اگر فردی با علاقه به چیزی گوش بدهد و گوینده نیز محبوب او باشد کلام در او تاثیر گذاشته و زمینه عمل کردن به آن نیز فراهم می شود. پس والدین باید این قدرت عاطفی پنهان در خانواده را بپذیرند و به درستی از آن استفاده کنند.
2. تناسب پیام و انتظار با شرایط سنی فرزند
هر گروه سنی به مثابه پیمانه ای است که بیش از ظرفیت خود پذیرای محتوای اضافی نمی باشد. قبل از هرکسی خود خداوند متعال در تربیت دینی انسان ها در طول تاریخ این موضوع را با عمل مطلق خود رعایت کرده است. فلسفه بعثت انبیا و انزال کتب به طور تدریجی ریشه در این محدودیت ذاتی بشر دارد. مربیان و والدین بدون رعایت این اصل نمی توانند پیام های خود را به کودکان و نوجوانان بقبولانند.
آموزش نماز مانند سایر مسائل تربیتی به شرط قبول متربی اثر بخش است لذا از جمله مسائل اساسی که والدین باید از خود بپرسند و پاسخ آن را از منابع معتبر به دست آورند آن است که: “فرزند دوره ابتدایی من، دارای کدام علایق و چه توان ذهنی است؟” و آیا اینکه “فرزند نوجوان من مطابق یافته های روانشناسی و آموزه های دینی، کدام ویژگی های را داراست؟ اینها سوالات مبنایی برای هر پدر و مادر است.
وقتی که فهمید در دوره کودکی “دیدن” بیش از “شنیدن” کار ساز است در پیام های مربوط به نماز نیز عمدتا از رفتار و عمل بهره می گیرد تا حرف و گفتار.
3.رعایت استمرار و مداومت
تعلیم و تربیت با اقدامات قطعی و گسسته از هم تحقق پیدا نمی کند. خداوند آدمی را طوری آفریده است که باید اقدامات تربیتی به طور مرتب و مستمر بر او اعمال شود تا در متربی نهادینه گردد. علت تکرار انجام دستورات دینی در طول روزها و ماه ها و سال ها نیز در این ویژگی آدمی نهفته است لذا خانواده برای تربیت دینی و تقویت روحیه نمازخوانی در فرزند باید برنامه داشته باشد و این برنامه به طور مداوم اجرا شود. البته معنای مداومت، آن نیست که با تکرار ملال آور خواسته های خود، روح او را آزرده کنیم و شیرینی عبادت و نماز را در کام او تلخ نماییم. خیلی از جنبه های مداومت می تواند نامرئی و غیر مستقیم باشد. به طور مثال هر بار سجاده نماز را جلوی دیدگان فرزند خردسال پهن می کنیم تا او را نسبت به نماز علاقه مند کنیم. اگر این عمل را به برنامه هر روز خود تبدیل کنیم خواهیم دید که اثر خود را خواهد داشت اصولااتصال و ارتباط با روح و روان کودک را نباید رها کرد.
4. ارتباط خانه و مدرسه
ارتباط خانه و مدرسه از لوازم غیرقابل اغماض در تربیت دینی است. ضرورت این ارتباط را ویژگی توحیدی تربیت به وجود می آورد. تربیت به طور ذاتی به وحدت و یکپارچگی همه نهادهای تربیتی و بخصوص دو نهاد خانه و مدرسه محتاج است. به همین دلیل برنامه های آموزش نماز در خانواده باید از طرف آموزش و پرورش حمایت شود. چگونه ممکن است یک کودک در مدرسه به طرق مختلف پیام های مربوط به نماز را دریافت کند ولی درخانواده چنین فضایی نباشد و او نمازخوان پرورش یابد؟
از جمله اقداماتی که در این مورد می توان انجام داد آن است که والدین از طریق مدرسه در جریان کامل محتوای آموزشی کتاب های درسی درخصوص نماز قرار گیرند و در منزل نیز در راستای آن محتواها به تقویت رفتار فرزندان خود بپردازند.
5. رعایت اعتدال
پرهیز از افراط و تفریط قاعده اساسی زندگی است. از طریق رعایت میانه روی به معنای واقعی کلمه می توان بهتر به هدف رسید. در تربیت دینی و آموزش نماز نیز از این اصل باید پیروی نمود. علایق گوناگون فرد مستلزم فعالیت های متنوع در زندگی است که هرکدام از آنها تاثیر خاص در مجموعه حیات انسان به جا می گذارد. نماز با همه قداستی که دارد نباید وقت بازی و یا استراحت کودک و نوجوان را بگیرد. اصولانمازی که مزاحم انجام فعالیت های طبیعی کودک باشد، نظم تربیتی مطلوب نخواهد داشت. لذا والدین باید با کسب آگاهی از همه جنبه های زندگی فرزند خود، آسان گیری و اعتدال را مراعات کنند.
6. عکس العمل های مناسب در قبال رفتارهای دینی فرزند
عمل و عکس العمل مناسب باعث پیشرفت و اصلاح امور در زندگی انسان می شود. اگر رفتاری از فرد بخصوص از جانب کودک و یا نوجوان سر بزند ولی پاسخی دریافت نکند آن رفتار منجر به آثار مطلوب نخواهد بود. رفتارهای نامطلوب با عکس العمل درست، تعدیل و اصلاح می شود و رفتارهای مطلوب از طریق عکس العمل های صحیح تقویت می گردد. در مورد نماز نیز از همین قاعده باید پیروی کرد.
قابل ذکر است که عکس العمل صرفا به تشویق و یا تنبیه محدود نمی شود ممکن است عکس العمل مربی یک تذکر مفید باشد، تذکری که نه تشویق است نه تنبیه، ولی اثر مفیدی در رفتار فرد دارد به عنوان مثال وقتی که پدر یا مادری به فرزند خود که تداوم در نماز خواندن ندارد در مورد “الذین فی صلاتهم ساهون” توضیح مختصری به تناسب درک او بدهد در قالب این نوع تذکرها قرار می گیرد.
روش های موثر
آنچه که در قالب اصول، توضیح داده شد باید ها و نبایدهای حاکم بر رفتار مربی یا متربی است که در جمیع شرایط و در همه اقدامات تربیتی قابل اجراست. اکنون چند روش کاربردی که والدین می توانند با به کارگیری آنها اثر مثبت در وجود فرزند خود به جا بگذارند توضیح داده می شود.(6)
1. روش الگویی
اگر در محیط خانواده فرهنگ نماز گسترش و ژرفا یابد، اگر ترنم نماز فضای خانه را معطر کند اگر فرزندان پدر و مادر را به قصد نماز بیابند بی هیچ تردید آنان نیز الگوی خویش را از خانواده خواهند گرفت و انس و الفت با نماز خواهند یافت که ره آور آن پرهیز از فحشا و منکر و گریز از آلودگی و همسایگی با پاکی و تهذیب صفا و صداقت خواهد بود.
اگر اعضای خانواده همه با یکدیگر به اقامه نماز بپردازند و همه به وحدت درونی دست یابند در بیرون نیز با یکدیگر همگونی و هماهنگی خواهند داشت و موجبات آرامش روانی را برای آنان در پی خواهد داشت زیرا نه در جامعه با یکدیگر تضادی دارند و نه والدین با فرزندان خویش اختلاف اساسی و جدی خواهند داشت. تجارب تربیتی و مهمتر از آن دلالت های دینی حاکی از آن است که “فعل پدر و مادر” تاثیری فراوان در تقویت روحیه و انجام فرائض دینی از جمله نماز در فرزند به جا می گذارد. زیرا اصولاخداوند انسان را طوری آفریده که از اسوه ها و یا نمونه های عینی اثر می پذیرد.
قول والدین مکمل فعل است اما هیچ کدام جای دیگر را نمی گیرد. منتهی هریک در موقعیت مناسب باید به کار گرفته شود، زیرا قول گسسته از فعل، تاثیرگذار نیست.(7)
2. فضاسازی معنوی
فرزندی که در خانواده ای لبریز از ذکر و یا در محبت خدا به دنیا می آید هیچ گاه نیازی ندارد که آموزش ویژه برای نماز ببیند. زیرا از همان آغاز تولد در گوشش اذان و اقامه می گویند و او را به “صلوه” و “فلاح” و “خیرالعمل” دعوت می کنند. در خانه ای که مشحون از ذکر خداست فرزند نیز با این ذکر پرورش می یابد و دلی که با ذکر حق تعالی ، جلایابد هرگز از منبع قدرت لایزال الهی نمی گریزد و “انس” با خدا را در “ذکر” با خدا می یابد.
در خانه ای که با والدین به مناجات شبانه بر می خیزند و اهل خانه همگی معتقد و مقید به آداب دینی هستند چگونه ممکن است فرزندشان گریزان و روی گردان از خدا باشد؟
جابر بن عبدالله انصاری از رسول خدا سوال کرد: یا رسول الله! دانستیم که چگونه خود را از آتش جهنم نگه داریم؟ با انجام واجبات و پرهیز از محرمات! اما ندانستیم که فرزندان و خانواده خود را چگونه از آتش جهنم حفظ کنیم؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند:
-1 اعملو الخیر: خود عامل عمل خیر باشید.
-2 واذکرواهم بالله: یاد خدا را در دل هایشان زنده کنید.
-3 و امروا هم بالمعروف: (این گونه نباشید که آنها را رها کنید، بلکه با رفق و مدارا و ملایمت) آنها را به معروف هدایت و راهنمایی کنید.
-4 و انهیهم عن المنکر: (آنها را در میان امواج متلاطم دنیا رها نکنید بلکه) از آنچه او به فساد و تباهی می کشد منع و بازدارید.
وقتی فرزند براساس محبت خود به نماز ایستاد، آن وقت است که نمازش معنا پیدا می کند چون که نماز بدون محبت، اگر در طریق وصول به معنا نباشد، سودبخش نیست.
وقتی فرزند توجه لازم را داشت، آرام، آرام به این کار انس می گیرد. لطف خدا را در نماز در می یابد و پرده غفلت برای او کنار می رود.
امام سجاد(ع) می فرماید: وظیفه پدر و مادر این است که فرزندان را دلالت به خدا کنند (توجه به خدا) که اعم از نماز خواندن است . اینکه از همان سه سالگی امر به سجده کردن فرزند نماید و سپس کلمه “لاالله الاالله” را به او بیاموزد و باملایمت و آرامی او را در سن هفت سالگی آموزش نماز دهند تا او در 9 سالگی بتواند با وضو نماز بخواند.
3. پاسخ به کنجکاوی های کودک به عنوان یک فرصت
کنجکاوی کودک یک ویژگی طبیعی اوست که پاسخ آن ضمن ایجاد آرامش روحی و روانی کودک، فرصت مناسب در اختیار والدین قرار می دهد تا بتوانند رفتارهای مناسب و مطلوب در او به وجود آورند براین اساس وقتی که فرزندان از مادر در مورد مسائل اعتقادی و نماز می پرسند فرصت مناسب برای ما به وجود آورده اند تا بتوانیم با پاسخ های مناسب و یا طرح سوالات موثر در او اثر تربیتی بگذاریم.
به عنوان مثال وقتی که فرزندی از پدر یا مادر خود سوال می کند:
- این میوه چقدر شیرین و خوشمزه است، از کجا آمده و یا درست شده است؟
- این ماهی چگونه در آب زندگی می کند و نمی میرد؟
- این آ سمان و ستاره های زیبا را چه کسی آفریده است؟
و هزاران سوال دیگر، به همین شکل که همه ناشی از حس کنجکاوی کودک است. از طریق همین سوال ها با همان زبان کودکانه که مناسب دریافت اوست می توان او را به سازنده و خالق رهنمون کرد. به او در مقابل همه این داده ها و نعمت ها آموخت که چگونه باید تشکر و قدردانی کرد و به نماز به عنوان یکی از شیوه های تشکر کردن اشاره نمود.
4. حضور در مجامع و محافل نماز
مشاهدات انسان یکی از عوامل موثر در تربیت انسان است. قرآن در آیات متعدد انسان ها را به “دیدن” و “فکر کردن” دعوت می کند. بین “دیدن” و “باور کردن” رابطه مستقیم وجود دارد. باید کاری کنیم که فرزند ما با صحنه های گوناگون اقامه نماز و آماده شدن برای اقامه نماز مواجه شود. شرکت در نمازهای جماعت مسجد محله، شرکت در نماز جمعه و موارد مشابه به آن می تواند در تقویت روحیه نمازگزاردن فرزندان ما موثر باشد.
5. ایجاد ارتباط بین زیبایی و نماز
انسان یک موجود زیبا دوست است و به دنبال زیبایی ها می رود و این ویژگی را خداوند در وجود آدمی قرار داده است بخصوص کودک و نوجوان که بیش از بزرگسالان زیبایی ها را می بیند و دوست دارد. با ترتیب دادن یک سجاده زیبا و چادر نمازی قشنگ برای دختران، جانماز و لباس زیبا برای پسران می توان رغبت آنها به نماز خواندن و حضور در جمع نمازگزاران را فزونی بخشد. هرقدر والدین بتوانند زیبایی ها را با نماز خواندن پیوند بزنند، به همان اندازه موفق تر خواهند بود. باتوجه به نکات و راهکارهای فوق در می یابیم که هر اندازه برنامه های مربیان با نیازها و علایق و رغبت های افراد (متربی) تناسب و هماهنگی داشته باشد، رفتار و نگرش مثبت به آن برنامه ها در افراد افزایش می یابد و هر اندازه این اعمال و روش ها با رغبت و علاقه متربی فاصله داشته باشد و یا در تعارض باشد، نه تنها جاذبه ایجاد نکرده بلکه باعث بی علاقگی، بی رغبتی و گاه تنفر و بیزاری در آنان می شود. در هر حال هنر مربیانی که می خواهند نیاز درونی افراد را به پرستش خدا شکوفا و هدایت کنند این است که زیباترین شکل و شیواترین آموزش ها باید با رغبت های فراگیران همخوانی داشته باشد تا آموزش ها “نهادینه” گردد.
پی نوشت ها:
-1 و من اعرض عن ذکری و ان له معیشه ضنکا، سوره طه، آیه .125
2 و -3 نماز در سیمای خانواده، جمعی از نویسندگان.
-4 خانواده و تربیت دینی، حسن ملکی.
-5 خانواده از منظر ارزش های اسلامی، غلامعلی افروز.
-6 زندگی در پرتو ارزش ها، حسن ملکی.
-7 خانواده و نماز، جمعی از نویسندگان.
منبع:روزنامه رسالت
•یکی از یاران امام صادق(ع) از حضرت سؤال نمود که از چندسالگی کودک به نماز واداشته شود؟ امام(ع) فرمودند: بین شش و هفت سالگی.
• امام باقر(ع) فرمودند: (ما اهل بیت، کودکانمان را از پنج سالگی دستور میدهیم نماز بخوانند و شما فرزندانتان را از هفت سالگی به نماز وادارید)
•شخصی از امام هشتم(ع) در مورد کودکی که یکی دو روز است نماز نخوانده سؤال نمود که آیا پدرش میتواند او را به نماز خواندن مجبور سازد؟ امام از سن کودک سؤال فرمود، گفتند: هشت ساله است. امام با تعجب فرمودند: «سبحان الله! یترک الصلوة.» (بچهی هشت ساله نماز را ترک میکند؟!)
راوی با شنیدن این مطلب از امام پرسید: حال اگر بچه مریض شد یا به زحمت افتاد چه؟ بازهم باید او را وادار به انجام نماز نمود: فرمودند: (به هر مقدار که میتواند باید نماز را به جای آورد.)
با اندک تأملی در این احادیث نکتهی ارزندهای به دست میآید که سفارش فرزند به نماز و امر به آن باید از سنین کودکی (شش، هفت سالگی) شروع شود و ادامه یابد و نه از سنین بالاتر که طبعاً امر تربیتپذیری سختتر و مشکلتر میگردد. زیرا جوانان نسبت به کودکان و نوجوانان پذیرش کمتری دارند و احیاناً برخی براثر تبلیغات سوء، پدران و مادران خود را دارای افکار قدیمی تصور مینمایند، که وجود چنین تصوری پذیرش را کمرنگ میسازد.
منبع :کتاب نماز زیباترین الگوی پرستش
یکی از فرزندان امام خمینی(رحمتالله علیه) میگوید: سن تکلیف من در تابستان بود و قم بسیار گرم بود. روزها نیز بلند بود. امام خمینی(رحمتالله علیه) مرا به مسافرت بردند که مسافر باشم و نتوانم روزه بگیرم ولی در طول زمستان هفتهای 3 شب ما را بیدار میکردند برای سحری خوردن، سحری ما را میدادند و خود به نماز میایستادند. یکی از نوههای امام خمینی(رحمتالله علیه) هم میگوید: خانهی حاج احمدآقا بودیم؛ امام خمینی(رحمتالله علیه) وارد شد. سؤال کردند: «نماز خواندهاید»؟! گفتیم: نه! گفت: «بلند شوید بخوانید»! گفتیم: تلویزیون فیلم دارد و اگر بخواهیم نماز بخوانیم باید پشت به تلویزیون کنیم. گفت: «عیب ندارد رو به تلویزیون بخوانید»! گفتیم: اگر رکوع و سجود کنیم فیلم را نمیبینیم. گفت: «بدون آنها بخوانید! فقط حمد و سوره بخوانید ...» امام خمینی(رحمتالله علیه) مخصوصاً اینطور کردند که روحیهی نماز خواندن در ما زنده بشود.
خانواده : آموزش نماز پرورش روحیه مذهبی مناسب برای اقامه آن ابتداء ازخانه شروع می شود وخانواده نقشی مهم درانتقال فرهنگ نماز ازخود بروز می دهد آنچه درمورد فرزند درگرایش به نماز مهم است وجود انگیزه است وآنچه درتربیت وآموزش نماز اهمیت دارد رسوخ روح معنوی نماز به اعماق دل اوست نه تحمیل شکل وقالب به او ، زمانی آموزش نماز به توفیق می انجامد وقرین موفقیت می شود که بااحساس خوشایند همراه باشد بدون تردید همه انسانها به طور فطری استعداد وگرایش به نیایش دارند اما آنچه درباره کودکان ونوجوانان مهم است چگونگی روشهای آموزش ونحوه انتقال این ارزشهاست.آداب وعبادتهای مذهبی چون پاسخی به عالی ترین نیازهای معنوی است اگر به طور طبیعی وباجلب رضایت قلبی جوانان ارائه شود احساسی خوشایند درآنان برمی انگیزد وآنان رابه راحتی جذب می کند چراکه احساسات وعواطف مهمترین نقش رادرتکوین ، رشد وپرورش شخصیت جوان دارند. یادگیری بیشتر رفتارها وگفتارهای کودکان ونوجوانان براساس مشاهداتی است که نسبت به اعمال والدین دارند ونیز احساسی که فضای ارتباطی خانواده درآنها پدید می آورد دراین امر موثر است. درکانون خانواده است که گرایش دینی افراد تقویت می شود وخمیر مایه ی شخصیت مذهبی درآنان تکو.ین می یابد درهمین مکان است که رغبتها ، احساسات خوشایند وناخوشایند ، رفتارهای متعادل ونامتعادل ونگرشها وباورهای درست یاغلط منعقد می گردد. امام علی (ع) می فرماید : قلب نوجوان همچون زمینی خالی است هربذری درآن افکنده شود می پذیرد من پیش ازآنکه دلت سخت گردد وفکرت مشغول شود به ادب وتربیت تو مبادرت کردم بسیاری ازرفتارها وگرایش های کودک ونوجوان ازقبیل گرایش به نماز وروزه ، شرکت درکارهای خیر واهمیت دادن به وظایف تکالیف دینی ، غالباً متاثرازتجارب خوشایند تربیتی آنان درخانه وخانواده است خانواده بایدتلاش کند که آموخته ی مذهبی کودکان باتجارب واحساسات خوشایندی شکل بگیرد سعه ی صدر ، ابراز احساس خرسندی وروحیه رضایتمندی ، گرایش به احساسات مذهبی رابرای کودکان گوارامی سازد براین اساس زیباترین وخوشایندترین حالات واوقات کودکان ونوجوانان درخانواده زمانی است که پدرومادر آماده اقامه نماز می شوند آنگاه که کودک همه شادی ونشاط رادرچهره ی برافروخته وشادمان اطرافیان خویش مشاهده می کند خانواده ها می توانند بسیاری ازرفتارهای مطلوب واحساسات خوشایند دوست داشتنی خودرا به طور غیر مستقیم درقالب ارزشها واحکام دینی وازطریق
بهره گیری ازالگوهای رفتاری دروجود کودکان ونوجوانان تثبیت کنند زمانی که نوجوان الگوهای رفتاری مطلوب خویش رادرموقعیتها وشرایط مختلف زندگی ، دررفت وآمدها وبرخوردهای بستگان ودوستان وازجمله حضور آنان درصفوف نماز جماعت مشاهده می کند ، احساس شادمانی ، شوق وشعف سراسر وجودش رافرا می گیرد وعمیقاً نسبت به رفتارآنها کنجکاو می شود وازآنان الگو می گیرد مهیاکردن چنین فضایی بخصوص اگر همراه بامشارکت فعال کودکان ونوجوانان وهمسالان آنان باشد برایشان بسیار دلنشین ودلپذیراست وهمین امر بتدریج گرایش به امورمذهبی وروحیه ی اجتماعی رادرآنان تقویت می کند باید برای تعلیم نماز وتربیت روحیه ی معنوی زمینه سازی کرد وهمه جوانب وابعاد گوناگونی قضیه رادرنظرگرفت وکوشید تاهمه عوامل مهم دست اندرکار وتاثیرگذار ازوحدت وهماهنگی لازم برخوردار باشند.
مدرسه :
درمدرسه نیز هنگامی که نوجوانان وجوانان درموقعیتهای مختلف اوقات تحصیل وهنگام شنیدن اذان ، مشاهده می کنند که معلمان ومربیان بی هیچ تکلیفی مشتاقانه به سوی نماز می شتابند دراثر احساس همانند سازی به شوق ورغبت درمی آیند وبه اقامه نماز گرایش فزونتری پیدامی کنند .بهتراست درمدرسه قبل ازشروع نماز ویاحتی قبل ازرفتن به نماز هفتگی جمعه برنامه تدارک دیده شود که زمینه ساز احساس خوشایند برای دانش آموزان باشد، تا عزم و اراده و رغبت و انگیزه ی لازم برای انجام این فریضه ، با طیب خاطر در آنان پدید آید. هر قدر شخصیت الگوهای تربیتی و پرورشی برای دانش آموزان ، محبوب و دوست داشتنی باشد تاثیر پذیری آنها افزایش می یابد. روشن است که هرگز نباید به اجبار و تحمیل و فشار دانش آموزان را به انجام فریضه نماز وادار کنیم . در عوض شایسته است بیش از هر چیز ، جاذبه های رفتار خود را در بیان ارزشها، با فراهم کردن مقدمات نماز افزایش دهیم اگر چنین فضایی بر مدارس حاکم باشد ، روحیه معنوی دانش آموزان افزایش می یابد و در نماز خانه مدرسه ارتباط شوق آمیز همسالان گسترش پیدا می کند . بیان قصه های لطیف و خاطره های زیبا و اجرای نمایشنامه های دل انگیز با زبانی شیرین و دوست داشتنی برای ارائه احکام و روشهای اخلاقی و نما سازی و تصویر سازی از ارزشها و رفتار انسانهای وارسته و رهبران و اسوه های مذهبی تاثیرات بسیار در یادگیری و گرایش و پایبندی نسبت به ارزشهای مذهبی و فهم درست از اقامه حقیقی نماز، در بین دانش آموزان به جای خواهد گذاشت. برپایی نماز در مدارس، همراه با معلمان ، مربیان و مدیر و همچنین اقامه نماز و یا برگزاری آن در مجامع عمومی می تواند برای دانش آموزان دل انگیز و به یادماندنی باشد.
رسانه ها:
رسانه ها فن آوری عظیمی هستند که دنیای ما را به تسخیر خود در آورده اند و پس از خانه و مدرسه از دیگر عوامل تاثیر گذار بر روح کودک و نوجوان هستند رسانه ها از نخستین دوران زندگی تا پایان حیات انسان، به عنوان عامل آموزنده و
تاثیرگذارنده ی بسیار قوی نقش دارند. بنا براین، ظهور رسانه ها تولد دنیای تازه ای است که بدون توجه به آثار تربیتی آن، توفیق در آموزش و گرایش به نماز امکان پذیر نیست.
رسانه ها آموزشگاه میلیون ها انسان است و در اعماق دل و ذهن اعضای خانواده ها رسوخ کرده است. رسانه ها معلم و کلاس همگانی ، همه جایی و غیر انحصاری هستند که همه، لحظات خالی و غیر رسمی انسان امروز را پر کرده است. و در ایجاد انگیزه و پذیرش یک عمل و شکل دادن عادت های خوب باید، نقش مؤثری ایفا کنند. اگر برنامه ها و زمان پیام رسانه ها با تفکر و ارزشهای معنوی و مذهبی جامعه و خانواده انطباق نداشته باشد، آموزش و القای پیامهای دینی و تربیتی اثری نخواهد داشت . در تهیه ، تولید و پخش برنامه از طریق رسانه ها برای کودکان و نوجوانان باید بسیار دقت کرد و برای این مساله ی مهم ، یعنی آموزش و پرورش احساسات و گرایشهای دینی، بویژه نماز بیشترین اهمیت را قائل شد. برنامه های تلویزیونی اگر با ارزشها و تفکر جامعه هماهنگ نباشد در اندیشه فرد بحران و تناقض ایجاد خواهند کرد و انتخاب بهترین را برایش مشکل خواهند ساخت. رسانه جمعی یکی از عوامل موثر و مهم زندگی است و باید به خواست و ارزشهای معنوی خانه و خانواده و جامعه، همسو و هماهنگ باشد، تا بتواند گرایش به نماز اول وقت را در نوجوانان و جوانان زنده نگه دارد.
بنابراین، برای رسیدن به روح و پیام معنوی نماز و درک فضیلت وقت نماز، تاکید بر ضرورت ایجاد نظامی متشکل از خانه، مدرسه و رسانه به صورت مجموعه ای هماهنگ و حرکت کننده در یک جهت واحد، امری منطقی و اجتناب ناپذیر می نماید. باید این مجموعه ی به هم پیوسته ، برای انتقال فرهنگ نماز، هماهنگ و از همه بالاتر همدل باشند. اگر شیوه های تربیتی مربوط به نماز و برنامه های زمینه ساز و جانبی اوقات فراغت در خانه، مدرسه و رادیو و تلویزیون متناقض باشند، کودکان و نوجوان به شکل صحیح به نماز گرایش پیدا نخواهند کرد و روح حقیقی نماز در وجود آنان تحقق نخواهد یافت.
منابع:
1- نهج البلاغه
2- تفسیر المیزان ، تالیف سید محمد حسین طباطبایی
3- سر الصلوه، تالیف امام خمینی(ق – ش)
4- نماز، تالیف دکتر شهید سید محمد بهشتی
5- روشهای پرورش احساس مذهبی نماز، دکتر غلامعلی افروز
6- نشریه مکتب تشیع، شهید مطهری
منبع:سایت سازما ن تبلیغات اسلامی