توجه به این که نماز آرامش دهنده ی دلها ، اصلاح کنندۀ فرد و اجتماع و پرچم اسلام است و عاملی است که موجب رهایی افراد از تنبلی ، گناه ، تباهی و دیگر رفتارهای زشت می شود ، و یکی از راههای تربیت دینی کودکان و نوجوانان ، یاد دادن نماز و شرکت دادن آنها در نماز جماعت می باشد ، برآن شدم تا در مدرسه نماز جماعت برگزار نمایم.
مطلوب این بود که اکثر دانش آموزان در نماز شرکت نمایند. امّا این تصور من صحیح نبود و تعداد کمی از دانش آموزان راغب به شرکت در نماز جماعت مدرسه بودند؛ به طوری که تعداد شرکت کنندگان در حد یکی از کلاسها هم نبود . و این مهمترین مسئله ای بود که توجه مرا به خود جلب کرد و باعث شد که اقدام به این پژوهش بنمایم که :
چگونه می توانم دانش آموزان را ترغیب نمایم تا در نماز جماعت مدرسه شرکت نمایند و راهکارهای ایجاد انگیزه در دانش آموزان برای شرکت در نماز جماعت مدرسه چیست ؟
من به عنوان معلم ، وظیفه دارم دانش آموزان را نسبت به انجام و یادگیری رفتارهای مذهبی ترغیب نمایم و در تربیت دینی دانش آموزان نقش مهم و تأثیر گذار ی دارم ، که یکی از این رفتارها و راههای تربیت دینی آنان ، یادگیری و خواندن نماز است .
در متون دینی ما مثل قرآن کریم ، نهج البلاغه و کتاب های حدیثی زیاد به خواندن نماز تأکید شده و آمده :
- نماز،وسیله ای برای پاک شدن از خود بینی است .(نهج البلاغه : حکمت 252 به نقل از کتاب جامع الاحادیث و روایات نماز جلد 1 )
- به درستی که نماز،انسان را از کار ناشایست باز می دارد.( عنکبوت : 45 به نقل از کتاب جامع الاحادیث و روایات نماز جلد 1 )- نماز را به پا دارید و زکات را ادا کنید (وبا این وسیله روح و جسم و اجتماع خود را نیرومند سازید و بدانید) ، هر کار خیری برای خود از پیش می فرستید . ( بقره 110 به نقل از کتاب جامع الاحادیث و روایات نماز جلد 1 )
- نماز، دژی است که انسان را از هجوم شیطان در امان نگه می دارد . ( شرح غررالحکم ج 2 ص 166 به نقل از کتاب جامع الاحادیث و روایات نماز جلد 1 )
- نخستین چیزی که خداوند بر امت من واجب کرد نمازهای پنجگانه است، و نخستین عملی که از آنان بالا برده میشود، و از آنان سؤال میشود همان نماز است. ( کنز العمال، ج 7، ح 18859 به نقل از کتاب جامع الاحادیث و روایات نماز جلد 1 )
اگر دانش آموزان از همین کودکی با رفتار های مذهبی خصوصاً نماز آشنا شوند ، و به انجام آن مبادرت ورزند ، این امر در آنها درونی شده و امکان ترک آن کمتر است و در نهایت امکان روی آوری آنها به سمت گناه و بزهکاری کمتر می شود .
به منظور تحقق این اهداف تربیتی هر هفته ایی که مدرسه شیفت صبح بود نماز جماعت برگزار می کردم امّا استقبال دانش آموزان از نماز کم بود و شرکت کنندگان از 50 تا 60 نفر متغیر بودند و این تعداد به نسبت 156 دانش آموزی که این مدرسه داشت بسیار کم بود . بعضی اوقات می دیدم که دانش آموزان در هنگام نماز یا در حیاط مدرسه هستند یا در بیرون از فضای مدرسه می باشند و بعضی ها هم دائما در هنگام برگزاری نماز جماعت با تاخیر در صف های نماز جماعت حضور پیدا می کنند که این موضوع بسیار باعث رنجش و اذیت بنده می شد .
این مسئله برای بنده که به عنوان یک مربی تربیتی که سابقه ی چندانی نیز نداشتم تعجب آور بود و بسیار بنده را آزار می داد و طوری شده بود که در همان هفته اول مدرسه تمام اشتغال فکری بنده را این موضوع به خود اختصاص داده بو که چرا دانش آموزان بنده اینقدر کم از نماز استقبال می کنند و چه دلایلی ممکن است که این موضوع رخ دهد ؟ چگونه بنده می توانم دانش آموزانم را به نماز خواندن و شرکت در نماز جماعت مدرسه تشویق و ترغیب نمایم .
بنده این مسئله را با مدیر ، اعضای انجمن اولیاء و دبیران مدرسه که تجربه آنها بیشتر از بنده بود در میان گذاشتم و پس از چند جلسه ایی که با مدیر ، اعضای انجمن اولیا مدرسه و شورای دبیران داشتم مسائل زیر را به مشورت گذاشتیم :
1- آیا دانش آموزانی که در نماز شرکت نمی کنند ، به نماز خواندن علاقه ای ندارند؟
2- آیا نماز را بلد هستند؟
3- آیا ممکن است در خانه، یا مسجد روستا نماز بخوانند که در نماز مدرسه شرکت نمی کنند ؟
4- آیا ممکن است والدین آنها نماز نخوانند و به نماز خواندن فرزندانشان اهمیت ندهند؟
5- آیا ممکن است مقدمات نماز مثل وضو را بلد نباشند؟
6- آیا شرایط خواندن نماز جماعت را بلدند و اهمیت نماز جماعت را می دانند؟
7 - شاید وقت نماز و محل برگزاری نماز مدرسه مناسب نباشد ؟
8- شاید نیاز است نمازمان را متنوع کنیم ؟
9- یا شاید دلیل دیگری داشته باشد ؟
یکی از مسئولیتهای اولیاء، آموزش نماز به فرزندان است که این کار باید به تدریج صورت پذیرد.
امام صادق(ع) میفرماید:
هنگامی که کودک سه ساله شد «لا اله الا الله » را به او بیاموزید و از او بخواهید آن را بازگو کند. وقتی که سن او از سه سالگی گذشت، به او گفته شود جمله «محمد رسول الله» را بازگو کند و هنگامی که چهارسالش تمام گردید، به او گفتن «صلی الله علی محمد و علی اله» را یاد داده و در پنج سالگی از دست چپ و راستش سؤال نمایید، آنگاه رو به قبله نشستن را یادش بدهید و از او بخواهید سجده نماید و هنگامی که هفت سالش کامل گردید به او بگویید: دست و صورتت را بشوی و نماز بخوان.
این برنامهی زمانبندی شدهی تربیت دینی است که متأسفانه ما در این زمینه فقیریم، لذا از متخصصان و کارشناسان امور تربیتی و هنرمندان باید خواست که ابزار و زمینههای اجرای موفق این برنامه را فراهم سازند و غذای فکری کافی و مناسب برای فرزندان در مقاطع سنی مختلف آماده نمایند.
این حدیث به ما میآموزد که جوامع اسلامی و مسلمانان باید کودکان خود را از آغاز سنین کودکی در فضای معنوی قراردهند و آنها را با توحید و نبوت و ولایت و نماز آشنا و مأنوس سازند. چنانچه فرزند از آغاز بدینگونه، تربیت نشد و تحت توجه قرارنگرفت و در کانون خانواده، هنگامی که ذهن و باور او آمادهی پذیرش توصیههای پدر و مادر بود، از این فرصت استفاده نشد و کودک چیز مفیدی نیاموخت، بدیهی است که پس از آن، انجام کار آموزشی و تربیتی بسیار سخت و مشکل خواهد بود.
امام صادق(ع) در حدیث ارزندهای میفرمایند:
(پیش از آنکه دیگران به سراغ فرزندان شما بیایند، فرزندانتان را با احادیث ما دریابید.) لذا برنامههای تربیتی اسلام برای سعادت فرزندان از دوران قبل از تولد کودک آغاز میگردد و نه از دوران جوانی و بالاتر!
منبع :کتاب نماز زیباترین الگوی پرستش
نباید توقع داشته باشید به سرعت این عادت جدید را پیدا کند صبر و حوصله و مدارا لازم است و با دقت و ظرافت خاص باید مرحله به مرحله پیش بروید و از ادامه کار مأیوس نشوید. به نظر میرسد در شوهرتان به دلیل پاک بودن، زمینه گرایش به نماز وجود دارد. آن چه مهم است نحوه ارشاد و راهنمایی و کشاندن ایشان به نماز است.
۱- برای دعوت ایشان به نماز در درجه نخست به نیت خودتان نظر افکنید و ببینید آیا شوهرتان را برای رضای خدا به نماز فرا میخوانید یا به خاطر چیزهای دیگر؟ مثلاً در دعوت خود بیشتر نگران آبروی خود هستید و فکر میکنید اگر شوهرتان نماز نخواند، دیگران چه خواهند گفت و یا در دعوت، خودتان مطرح هستید و احساس میکنید اگر شوهرتان نماز نخواند، نشانه بی عُرضگی یا نشانگر بی حرمتی به خواست شما است و اگرهای دیگر.
اگر چنین باشد، نمیتوانید دعوت کننده خوبی برای نماز باشید. از یک سو عمل شما چون قربه ی الی اللَّه نیست، ارزشی ندارد و از طرفی این احساس به شوهرتان دست میدهد که او را به خاطر خودتان دعوت به نماز میکنید، نه برای رضایت خدا. اصولاً شرط نماز خواندن در زندگی شاید چندان صحیح نباشد، بر خلاف واجبات و محرمات دیگر، زیرا نماز خواندن رابطه بین انسان و خدا است و انسان خود باید این ارتباط را برقرار کند.
۲- در تربیت دینی، نتیجه مطلوب آن است که شخص از سر شوق و اشتیاق به تجارب درونی دست یابد و با اختیار خود دست به انتخاب بزند.
این که شوهرتان میگوید نمیتوانی مرا به نماز وادار کنی، در جای خود صحیح است. باید زمینه و موقعیتی را فراهم کنید که او احساس نکند میخواهید نظرتان را بر او تحمیل کنید، چون اگر این احساس به او دست دهد، واکنش نشان خواهد داد و با لجبازی، نماز را ترک خواهد کرد. شاید همین گفتن شما و تکرار آن باعث دلزدگی و دلسردی بیشتر شود.
تربیت دینی اگر مبتنی بر تربیت رسمی باشد و با امر و نهی صورت گیرد و با اشتیاق درونی همراه نباشد، نمیتواند موجب تقویت گرایشهای دینی فرد شود و چه بسا اثار و نتایج منفی داشته باشد و باعث عادت کردن شخص به شنیدن سخنان تکراری و بی معنا بودن آن سخنان برای همیشه باشد. شوق وقتی حاصل میشود که او احساس نیاز کند.
آب کم جو، تشنگی آور به دست
تا بجوشد آبت از بالا و پست
اگر قبل از شوق مرتب به تبلیغ بپردازید، مانند این است به فردی که احساس گرسنگی نمیکند و یا تشنه نیست، به طور دائم غذا و آب نشان دهید. این گونه تغذیه کردن بی موقع، حتی ممکن است گرسنه و تشنه شدن فرد را به تأخیر بیندازد و باعث دلزدگی شود و اشتهای او را کور کند. این احساس نیاز وقتی پدید میآید که شوهرتان کتاب هایی را درباره نماز و فوائد آن بخواند و یا اثر عملی نماز را در زندگی افراد ببیند، از این رو پیشنهاد میکنیم کتاب هایی را مانند اسرار عبادت از جوادی آملی، رساله لقاءاللَّه از ملکی تبریزی، اسرار نماز از محسن قرائتی، در اختیار ایشان قرار دهید و در زندگی طوری برخورد کنید که اثر عملی نماز را در چهره شما بیابد و الگو برداری کند.
۳- شوهرتان هنگامی سخنتان را میپذیرد که در آغاز، روش و منش شما را پذیرفته باشد، از این رو باید در برخود خود بسیار مواظب باشید. از پرخاشگری و تند خویی اجتناب ورزید و هرگز او را مورد ملامت قرار ندهید، بلکه با برقراری پیوند عاطفی و محبت به سوی خود جلب نمایید. از آن جایی که حرفهای شما برای ایشان تکراری شده، از تبلیغ زبانی خودداری کنید و به تبلیغ عملی روی آورید، مثلاً اوّل خود را آماده نماز کنید. مقدّمات نماز را با جدّیّت انجام دهید. سجادهای زیبا بیندازید و با لباسی زیبا وارد نماز شوید اما مواظب باشید که حق ایشان ضایع نشود، یعنی کار منزل را به طور صحیح انجام داده باشید. در موقع ورود به خانه به او خوش آمد بگویید و سلام کنید و در موقع رفتن او را بدرقه نمایید. خواه ناخواه برخورد اسلامی شما او را تسلیم خواهد کرد.
4_ اگر با دوستان متدیّن مصاحبت ندارید، زمینه دوستی با خانواده مؤمن و اهل نماز را فراهم کنید که اثر همنشینی به مراتب بسیار بیشتر از اثر همسر و پدر و مادر است.