شیوه های دعوت به نماز

این وبلاگ به منظور ارائه در چهرمین مسابقه سراسری وبلاگ نماز تهیه شده است

شیوه های دعوت به نماز

این وبلاگ به منظور ارائه در چهرمین مسابقه سراسری وبلاگ نماز تهیه شده است

ضرورت آموختن نماز به فرزندان

زندگی پاکیزه هنگامی به دست خواهد آمد که انسان دل خود را با یاد خدا زنده نگه دارد تا به کمک آن بتواند با همه جاذبه های بدی و فساد مبارزه کند و دست شیطان های درونی و برونی را از سر خود کوتاه کند. توفیق این ذکر و حضور همیشگی، فقط به برکت نماز به دست می آید. «نماز در حقیقت، پشتوانه استوار و ذخیره تمام نشدنی است که آدمی را در مبارزه با شیطان نفس که همواره او را به پستی و زبونی می کشاند و شیطان های قدرت که با زر و زور و تزویر او را وادار به ذلت و تسلیم می کند، یاری می رساند و محکم ترین و کارسازترین وسیله ای است که انسان های در آغاز راه رابطه خود را با خدا با آن استوار می کنند و برجسته ترین اولیای خدا نیز بهشت خلوت انس خود با محبوب را در آن می جویند».

بدین ترتیب، لازم است برای روبه رو شدن با سردرگمی های زندگی و پیش گیری از انحراف های اخلاقی و رفتاری خود و افراد خانواده به ویژه فرزندان، از این سرچشمه رحمت الهی جام برداریم؛ زیرا فرزندان، امانتی الهی هستند که به پدر و مادر سپرده شده اند. قلب آنها در کودکی و نوجوانی پاک، ساده و بی پیرایه است، آن چنان که پذیرای هر نقش و روکننده به هر سو هستند. پس چه بهتر که از همان آغاز، نقش نماز را در دل و جان فرزند پدید آوریم و بدین گونه او را از گزند شیطان باز بداریم.

امام سجاد علیه السلام می فرماید:

حق فرزند بر تو این است که بدانی وجود او از توست و بد و خوب او در این دنیا به تو ارتباط دارد و بدانی که در سرپرستی او مسئولیت داری و مسئول تربیت او هستی و او را به خداوند بزرگ راهنمایی کنی.

و چه عملی نیکوتر از نماز که می تواند فرزندانمان را به سوی خدا راهنمایی کند و دل آنها را پیش از آنکه شیطان برباید، در کف خدا نهد.

پیام متن

ارزنده ترین گوهر مقصود نماز است زیبنده ترین هدیه به معبود، نماز است
کوبنده ترین اسلحه مکتب توحید کز ریشه کَنَد خصم تو تا بود نماز است

نقش الگویی والدین در تشویق فرزندان به نماز

برای آموزش و جذب فرزندان به نماز، روش های گوناگونی وجود دارد که می توان به فراخور سن و وضع روحی ایشان آنها را به کار گرفت. در این میان، نقش الگویی ارشادگران اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا از روش های بسیار راه گشایی است که خدای تعالی در قرآن برای هدایت انسان ها بارها به شکل مستقیم و غیرمستقیم بهره گرفته است. حکایت های وارد شده از پیامبران در قرآن جملگی از این مقوله است. منظور از تربیت الگویی این است که: «مربی بکوشد نمونه رفتار و کردار پسندیده خود را به طور عملی (مستقیم یا غیرمستقیم) در معرض دید متربی قرار دهد و بدین گونه موقعیت اجتماعی او را دگرگون کند».

به یقین، در میان الگوها نقش پدر و مادر از همه مؤثرتر است. والدین نخستین و اثرگذارترین الگوی عملی فرزندان هستند، بیشترین زمان را با آنان می گذرانند و بیشترین نقش را در شکل گیری شخصیت فرزندان دارند. به همین دلیل، فرزندان همواره در حال همانندسازی از رفتار والدین خود هستند. شیوه رفتاری امام خمینی رحمه الله در تربیت دینی فرزندان، نمونه جالبی از تربیت الگویی است. فریده مصطفوی دختر امام می گوید:

کارهای دینی به ما دیکته نمی شد. در خانواده وقتی ما رفتار امام را می دیدیم، خود به خود در ما تأثیر می گذاشت و همیشه سعی می کردیم که مثل ایشان باشیم، ولو اینکه مثل ایشان نمی شدیم. از نظر تربیتی، خود ایشان برای ما یک الگو بودند. وقتی کاری را به ما می گفتند انجام ندهید و ما می دیدیم ایشان در عمرشان آن کار را نمی کنند، به طور طبیعی ما هم انجام نمی دادیم.

به هر حال، والدین برای آنکه الگوی شایسته و نیکوی فرزندان باشند، باید عامل به نماز باشند؛ دانش و منش تربیتی داشته باشند و در آموزش احکام و معارف نماز کوشا باشند.

پیام متن

اگر والدین اهل نماز نباشند، نمی توان انتظار داشت که فرزندان آنها نمازگزار باشند.

نقش نمازخوان بودن والدین در گرایش فرزندان به نماز

«عامل بودن والدین به نماز، خود، روش مشاهده ای و غیرمستقیم برای آموزش نماز به کودکان و نوجوانان است و منظور از آن این است که: اگر والدین که الگوهای عملی برای کودکان و نوجوانان خود هستند، برای نماز اهمیت ویژه ای قائل شوند و در این اندیشه پایدار و ثابت قدم بمانند، فرزندان ایشان نیز به سوی نماز گرایش پیدا می کنند و به آن رو می آورند. وقتی کودک از همان آغاز کودکی خویش، بارها و بارها مشاهده کند که پدر و مادر مهربان و دل سوز و محبوب او در خانه، سفر، گردش، میهمانی، کار و در هر شرایط و موقعیتی به ندای اذان و اقامه نماز بیش از هر چیز دیگر اهمیت می دهند و بزرگ ترین رسالت خود را به هنگام اذان، تحت هر شرایطی نماز خواندن و سخن گفتن با خدا می دانند، بدون تردید، نگرش و روش برداشت آنها از نماز نیز چنین خواهد بود».

بی گمان، پدر و مادری که خود عامل به نماز نیست و در رویارویی با هر یک از اموری که ذکر شد، امور مادی را بر نماز مقدم می شمارد و نماز را به تأخیر می اندازد یا در اقامه نماز و یادگیری آن خود سهل انگاری می کند، نمی تواند الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشد و نباید از آنها انتظار داشت که فرزندانی نمازخوان داشته باشند.

پیام متن

دوست دارید فرزندانتان چگونه باشند؟ شما نیز همان گونه باشید

درسهایی از قرآن (3)

قل هو الله احد

- شرکت مسئولان و مدیران در نمازهای جماعت
خود شرکت مدیرها مسأله مهمی است. مدرسه ای را کشف کردم که 95 درصد جوان های دبیرستانی نماز می روند. گفتم: اجبار بوده، الزام بوده، تهدیدی، نمره ای، دیدم نه! گفتم: آخر پس این یک چیز تازه ای است. به طور آزاد، 95 درصد، بچه ها در نماز شرکت می کنند، این یک مدرسه ویژه است. یک تیمی برای بررسی رفتند، بعد دیدند خود رئیس دبیرستان اذان می گوید. دبیر فیزیک قد قامت الصلاة می گوید. دبیر شیمی صف اول است. چون همه مدیران می آیند، بچه ها هم می آیند. اما اگر این ها بروند در دفتر و چای بخورند، خوب برای بچه جاذبه اش کم می شود. بعضی از آقایان هم می گویند: ما می ترسیم قاطی بچه ها برویم ریا شود. چه کسی گفته ریا گناه است؟ بعضی از ریاها ثواب است. زنی که خودش را برای شوهرش آرایش می کند، این ریا است، اصلاً آرایش می کند که شوهرش او را ببیند. اما همین ریا ثواب دارد. این امر به معروف عملی است. وقتی مسئولین مدرسه و دانشگاه رفتند، بچه ها هم می آیند. این یک رقم دعوت و امر به معروف عملی است. خوب!
یک کاری باید برای قرائت صحیح بکنیم. این هم نیاز به یک نهضتی دارد. منتها نهضت یک ساعته! ببخشید نیم ساعته! معذرت می خواهم ده دقیقه! من فکر می کنم ده دقیقه هر کس نمازش غلط است، درست می شود. چون نماز هفده کلمه است. باقی هایش یا مستحب است، می شود نگفت یا تکراری است. هفده کلمه اش را هم دو کلمه اش را همه ایرانی ها درست می گویند. یکی الله اکبر را همه درست می گویند. یکی هم مالک یوم الدین را! آن پانزده کلمه یا حاء جیمی دارد، یا صاد دارد، یا غین دارد، باید با عنایت تلفظ بشود. من فکر می کنم این پانزده کلمه را یک ایرانی ده دقیقه ای یاد می گیرد. یک خورده هم تمرین می کند.
4- مسئولیت دادن به نوجوانان در اقامه نماز جماعت
مسأله دیگر اینکه از دانش آموزان برای زیبایی نمازخانه، مدیریت آن، اذان و اقامه استفاده بشود. به بچه بگوییم آقا، زیباسازی... ببینیم چرا امام حسین(ع) شورش بیش تر از مسجد است. در عزاداری جوان ها احساس می کنند که مدیر هستند. هر هیأتی نحوه تکیه بستنش، واعظش، نمی دانم نوارش، نذرش! در هیأت ها، جوان ها احساس می کنند که خودشان را نشان می دهند. در مسجد باید بیایند پشت سر شما الله اکبر بگویند، هیچ کس هم به اینها محل نمی دهد. نماز می خواند و می رود. یک طوری به این ها مسئولیت بدهیم. تو مسئول این باش، تو مسئول این باش، گاهی هم خلاف می کنند. غلط انجام می دهند. دوشاخ تلفن را به برق می زنند، دو شاخ برق را به تلفن می زنند، خوب بگذار غلط انجام بدهند. چون آدم تا ننویسد، که انشاءش غلط ندارد. اگر خواستیم مسجدها شلوغ شود، یکی از راه های دعوت... این منافقین، این کار را می کردند. به بچه شانزده ساله می گفتند: تو مدیر کل عطسه! تو مدیر کل سرفه! تو هماهنگی بین عطسه و سرفه. همینطور شغل های الکی. حالا ما شغل الکی نمی دهیم. ولی آقا یک نفر مسئول زیبایی مسجد باشد. یک نفر مسئول برقش باشد. یک نفر مسئول صوتش باشد. یک نفر مسئول اذان و اقامه اش باشد. یک نفر مسئول... هر کسی مسئولیتی داشته باشد. این جوان احساس کند یک کاره ای است. دستش به یک کش و واکشی بند است. ولو ممکن است حالا کارش هم درست نباشد. می گویند: ملانصرالدین تخم مرغ می خرید دو ریال می فروخت یک ریال! گفتند: این چه تجارتی است؟ گفت: تجارت نیست ولی دستم به یک کش و واکشی بند است. من تعجب می کنم، گاهی که صندوق های مسجد پول جمع می کنند، خود پیشنماز هم می نشیند پول می شمرد. به تو چه! به یک آدم امینی بگویید پول ها را شما بشمرید. دیگر حالا این اسکناس را هم تو باید بشمری؟ برو حدیث مطالعه کن! ما سی سال در این کشور معاون وزیر بودیم. چون قانون دولت گفته بود، رئیس نهضت سوادآموزی، باید معاون وزیر آموزش و پرورش باشد. در عمرم نه چک امضاء کردم و نه پول شمردم. من آخوندم بیایم و پول بشمرم؟ روحانیون پایشان را کنار بکشند از نمی دانم نظارت و ... بله حدیث بنشین و بخوان، نظارت هم بکن. اما فقیرهای مملکت چیست؟ یکی یکی خودم به فقیر بدهم، بشمرم، حسابش را بنویسم، مگر موسسه مالی و اداری هستی؟ شما به جای وقتی که صرف این می کنی... یک مقداری به دیگران اعتماد کنیم. و این اعتماد خیلی کارساز است.
خوب! گرمایش، سرمایش، گاهی وقت ها در یک مدرسه اگر آب گرم کن بگذاریم و آب گرم بشود، بچه ها نماز می آیند. خوب پس مشکلش یک آب گرم کن است؟ حالا!
ما الان امام حسین(ع) علت اینکه بازارش داغ است و حق هم همین است که داغ باشد، این است که امام حسین(ع) شاخ و شونه کش دارد. در هر منطقه ای چهار نفر انگیزه دار، اینها می شوند، صاحبان اصلی هیأت! باقی مردم را هم راه می اندازند. همینطور که امام حسین(ع) یاور دارد، باید نماز هم یاور داشته باشد. یاوران نماز! از افرادی که انگیزه مذهبی شان پررنگ تر است، این ها بشوند، یاوران نماز! کتاب پخش کنند، ایجاد مسابقه کنند، نمی دانم. اگر امام حسین(ع) یاوران نداشت، عزاداری راه نمی افتاد،  در هر محله ای دو سه نفر می شوند یار کربلا، باقی ها را هم راه می اندازند. این یاوران نماز باید در هر محله ای راه بیافتد.

درسهایی از قرآن (2)

یا قائم آل محمد

- وظیفه ما در برابر تارکان نماز
قانع نباشیم. آخر بعضی ها می گویند آقا ما مسجدمان به راه است، آموزش و پرورش هم نماز هست. کجا نماز هست؟ چند تا شاگرد داری؟ چند تا نماز می آیند؟ برای آن هایی که نمی آیند چه تدبیری کردی؟ اصلاً باید گاهی آدم خصوصی بگیریم... پدرهایی هستند می بینند بچه شان سر کلاس چیزی یاد نمی گیرد. در مدرسه چیزی یاد نمی گیرد. اینها برای بچه شان معلم خصوصی می گیرند. یک مثال دیگر! گاهی سر سفره یک غذایی می دهند، همه می خورند. منتها یک نفر که بیمار است، این خصوصی دست می کند در جیبش یک قرص درمی آورد وسط غذا می خورد. یعنی غذایی که همه می خورند، این باید یک چیزی اضافه بخورد. یگ قرص باید وسط غذایش بخورد. چون این یک بیماری خاص دارد. این را باید کلاس خصوصی بگیریم، کلاس مدرسه کم است. شما یک طلبه می آید، یا یک شخص محترم دیگری می آید، پیشنماز می شود و یک عده هم نماز می خوانند، معلمین ما... ما تقریباً صدهزار تا مدرسه داریم. این صد هزار تا دلشان خوش است که الحمدلله نماز در مدرسه ما هست. می دانم نماز هست، شما که تولید نکردید. بچه هایی بودند که در خانه نماز می خواندند، حالا می آیند. از وقتی شما مدیر مدرسه شدی، چند تا نمازخوان اضافه شده است؟ باید این را حساب کنیم.
یکی از روحانیون می گفت که: مسجد من پر می شود. گفتم: تو ایشان را آوردی یا خودشان می آیند؟ یا از مسجدهای دیگر کم می شوند و مسجد تو می آیند؟ شما وقتی می توانی بگویی که من آخوند خوبی هستم که بگویی مثلاً در این جمعیت جمعی اهل مسجد نبودند، اهل نماز نبودند، تولید شدند. وگرنه شما مریدهای آن مسجد را مسجد خودت می کشی، این که هنر نیست. مثل اینکه آدم پولش را از این جیبش بردارد و در جیب دیگرش بگذارد. این مسجدی بوده، حالا در آن مسجد بوده و در مسجد شما آمده. این هنر شما نیست. چند نفر تارک الصلاة را نمازخوان کردی؟ این مدیر مدرسه، استاد دانشگاه، این روحانی و این آقایان باید حساب کنند که چند نفر را من تولید کردم. من الان بالای بیست سال است که در نماز جمعه تهران سخنرانی نمی کنم. قبل از خطبه ها! برای اینکه چند دفعه دعوت را قبول کردم دیدم نماز جمعه تهران به خاطر من کسی نمی آید، چون مردم تهران زیاد همدیگر را دیده ایم، اما اگر مثلاً اطراف تهران بروم، بروم اطراف کرج، اطراف ورامین، اطراف قرچک، بروم اطراف تهران، می گویند: امروز قرائتی قبل از خطبه ها صحبت می کند، به خاطر من یک بیست نفر اضافه می شود. صدنفر اضافه می شود، می گویم: من می روم آنجا! گاهی وقت ها ده برای من ارزش است، نه تهران! برای این که در تهران من ممکن است نقشی نداشته باشم. اما آنجا که بروم می گویند: قرائتی آمده است، پس برویم ببینیم چی است. ما نباید قانع باشیم.
وقتی خبر شهادت حضرت مسلم به امام حسین(ع) رسید، امام حسین(ع) به بچه های مسلم گفت: شما را بس است. گفتند: بس نیست. بابای ما سهم خودش بوده است، ما هم باید با سهم خودمان دفاع کنیم. هیچ وقت نگویید: بس! ما بخشنامه دولت را انجام دادیم. ما ستاد اقامه نماز... بله! چند نفر را از وقتی شما رئیس دبیرستان شدی، رئیس مدرسه شدی، رئیس راهنمایی شدی، رئیس دانشگاه شدی، رئیس این مسجد شدی، چند نفر تولیدی داشتی؟ چند نفر تولیدی داشتی؟ با افرادی باید خصوصی صحبت کنیم. با حی علی الصلاة این ها مسجد نمی آیند. باید صدایشان زد، هیچ اشکالی ندارد یک افراد فرهیخته ای، آموزش و پرورش انتخاب کند، بگوید آقا شما بروید در مدرسه، مدیر مدرسه لیست بدهد، بگوید: آقا ما این اسامی را داریم این ها نماز نمی آیند. حالا بعضی هایشان هم خانه نماز می خوانند. بعضی ها هم ممکن است نخوانند. این آقایی که نمی خواند اسامیشان این ها است. آن آقا بیاید اینجا دو سه تا بگوید آقاجان! من مدیر مدرسه نیستم، ولی به من گفتند شما نماز نمی خوانی، می خواهم اگر مشکلی داری حل کنم. اگر هم لجبازی که نخوان، خداحافظ! هیچ کس نمی گوید: نخیر! باسمه تعالی من لجباز هستم. بگو آقا مشکلت چیست؟ بلد نیستی، مسأله اش را نمی دانی، آقا را قبول نداری، مشکل چیست که نماز نمی خوانی؟ شبهه ای اگر راجع به نماز داری من کمکت کنم. یعنی همینطور که برای فیزیک و شیمی معلم خصوصی می گیریم. باید برای نماز هم معلم خصوصی بگیریم. نگذارید بچه های ما راجع به نماز کاهل شوند. قانع نباشیم که چند هزار نفر جوان دانشجو و غیر دانشجو معتکف می شوند، همین مقداری که معتکف می شوند، الحمد لله رب العالمین! این نعمت است. اما نگاه کنیم که یک عده هم اصلاً نماز نمی خوانند. مدیر خوب کسی نیست که نگاه به پشت سرش کند بگوید که به به چقدر راه رفتم، مدیر خوب مدیری است که نگاه کند به جلویش که چقدر نرفته است. به نرفته ها نگاه کنیم، تلاش کنیم و به سراغ تولید برویم. به رفته ها نگاه نکنیم که بگوییم: پس من به وظیفه ام عمل کردم. 

درسهایی از قرآن (1)

سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و الله اکبر

- محبوبیت دعوت کنندگان به نماز
یکی از راه های دعوت به نماز این است که مسئول نماز، از بهترین آدم ها باشد. این مهم است. آن کسی که دعوت می کند، در بهشت غیر از اینکه غذاها و لذت های مادی زیاد است، آن کسی هم که دعوت به غذا می کند و غذا می آورد، آدم های خوش قیافه و خوش... «یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدَانٌ مُخَلَّدُونَ»، «إِذَا رَ‌أَیْتَهُمْ...» عربی هایی که می خوانم قرآن است «إِذَا رَ‌أَیْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَنْثُورً‌ا» (انسان/19) کسانی که از شما پذیرایی می کنند، انگار در هستند. اگر یک کسی بناست خادم مسجد باشد، پیشنماز باشد، یک آدم محبوبی باشد. مورد قبول باشد. در آموزش و پرورش، در دانشگاه، در پادگان، هر کجا یک کسی را مسئول نماز می گذارید، یک آدم محبوبی باشد. لازم نیست پولدار یا خوشکل باشد، مورد قبول باشد. این مهم است. اگر یک کسی آب می آورد می دهد دست شما، ولی از او بدتان می آید، حتی می گوید: آب می خواهی، می گویم: نه! تشنه است ولی می گوید: از دست تو نمی خواهم آب بگیرم. قرآن بخوانم. قرآن می گوید: به پیغمبری گفتند: «کُنْتَ فِینَا مَرْ‌جُوًّا» (هود/62) تو نزد ما محبوبیت داشتی، چرا ادعای پیغمبری می کنی؟ از محبوبیتت کم می شود. یعنی پیداست یک آدم محبوبی بوده که پیغمبر شده است. یا به پیغمبر اسلام حتی مشرکین می گفتند: محمد امین! یعنی محبوبیت داشت. یک آیه داریم قرآن می گوید: «فَقَدْ لَبِثْتُ فِیکُمْ عُمُرً‌ا» (یونس/16) من یک عمری در بین شما بودم. شما از من نقطه ضعفی سراغ دارید؟ یک آدم بی مسأله ای باشد. «من اهل بیوتات صالحه» حضرت امیر می گوید: اگر یک کسی را می خواهی گزینش کنی، یک کسی باشد که از خانواده شریفی باشد. البته خانواده شریف غیر از خانواده پولدار است. ممکن است یک آدمی است که پولی هم ندارد ولی همه او را دوست دارند. یک آدم هم هست که خیلی هم پولدار است ولی محبوبیت ندارد. این محبوب بودن مهم است. قرآن یک آیه دارد، توی این آیه یک کاف است. این کاف، کاف شخصیت است.
پس موضوع بحث: راه های دعوت به نماز! یکی این است که محبوبیت دعوت کننده است.
قرآن به پیغمبر می گوید: «خُذ» یعنی بگیر! «خُذ» بگیر! «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً» (توبه/103) از مردم صدقه و زکات بگیر. «وَصَلِّ عَلَیْهِمْ» بر اینها درود بفرست. بعد می گوید: «إِنَّ صَلَاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ» این «صَلَاتَکَ» یعنی درود تو پیغمبر! ببینید اگر من یک انگشتر بدهم، بگویم این را از مغازه خریدم برای شما، شما می گویی دست شما درد نکند. اما اگر بگویم این انگشتر برای مقام معظم رهبری است، این انگشتر برای امام است، بگویم برای امام است، شما بیش تر لذت می برید. خوب این مهم است. «صَلَاتَکَ» یعنی درود تو مهم است. حالا! دعوت کننده ها یک کسی باشد که محبوبیت داشته باشد.

بررسی راههای تقویت ارتباط و تعامل میان مسجد و جوانان (4)

لا اله الاّ الله

مسجد

مسجد با داشتن شرایط و ویژگی‌های خاصی خود، می تواند از جمله عوامل جذب جوانان به مسجد باشد. مدیریت صحیح و برنامه‌ریزی از سوی مسجد برای داشتن امکانات با تخفیفات هم برای جوانان و جامعه مفید است و هم عاملی در جهت جذب آنان می‌باشد. این ویژ‌گی‌ها عبارتند از فضای مناسب و ظواهر خوب آن، نظافت، وسایل صوتی و گرمازا و سرمازا، تصمیم‌گیری متمرکز، ایجاد امکانات فرهنگی ورزشی،  استفاده از افراد خوش صدا (ماهنامه فاطر  مهر ۸۷ ص۴۵ )

امکانات و فعالیت‌های مسجد

 گستردگی فعالیت‌ها و امکانات مسجد از نقاط قوت انهاست.

 امکانات: با توجه به روحیات و فضای فرهنگی جامعه، مسجد برای جذب جوانان می بایست دو نوع امکانات داشته باشد.

۱ - امکانات فرهنگی۲ - امکانات ورزشی                  

 فعالیت‌ها

جوانان روحیات گوناگونی دارند و مسجد برای جلب جوانان، باید فعالیت‌های متعددی انجام دهد، تا بتواند هر گروه از جوانان را با یک شیوه خاص جلب کند

برگزاری مسابقات:

 یکی از فعالیتهای پر دامنه و کم هزینه است که در صورت مدیریت صحیح درآمد زا نیز خواهد بود

سفرهای زیارتی و سیاحتی

 توجه به نکات ذیل لازم است مکان و محل اردو ،زمان اردو

کلاسهای آموزشی

برگزاری برخی کلاس‌های کمک درسی، ورزشی، هنری مورد علاقه و اشتیاق جوانان هست.

بها دادن به جوانان

 اقدامات زیر در بها دادن به جوانان قابل توجه است: عضویت در هیئت امنا، مشورت و نظر خواهی، محول کردن فعالیت‌های مسجد به جوانان.

حضور شخصیت‌های محبوب و الگوهای جوانان در مسجد

جوان یکی از خواسته‌های اجتماعی‌اش ،الگو پذیری است ، او در جامعه خواستار کسانی است که در رفتار و گفتار برای او الگو باشند .

تبلیغات

 در دنیای امروز، تبلیغات نقش و جایگاه مخصوص به خود دارد. از این رو، انعکاس فعالیت‌های مسجد در بین مردم و اطلاع‌رسانی و آگاهی پیدا کردن نسل جوان از فعالیت‌های متنوع مساجد گامی دیگر در جهت جذب جوانان به مسجد است. تبلیغات دینی هوشمند و حساب شده دینی، می‌تواند جوانان را در مسیر دینداری و مسجد ثابت قدمتر نماید.

هیئت امنا

اعضای هیئت امنا ء در کار گروهی خود در مسجد، باید به دو اصل: توجه ویژه‌ای داشته باشند تا بتوانند گروهی منظم ، منسجم و موفق باشند

الف- وحدت فرماندهی زیرا توجه به اصل وحدت فرماندهی این نکته را به آنان می‌آموزد که هر کس باید از یک ما فوق دستور بگیرد و کارهایش را با او هماهنگ سازد.

ب- اصل وحدت جهت: و اصل وحدت جهت نیز این مطلب را بیان می کند که برای اجرای هر برنامه، باید یک مسئول، معین شود تا مدیر بتواند با هدایت همه فعالیت‌های معطوف به تحقق یک هدف معین، آنها را با هم هماهنگ سازد.

۱- هیئت امنا به آسانی می‌تواند با برنامه‌ریزی مناسب‌، سنت بزرگ پیامبر و امامان معصوم در اموزش عمومی و همگانی قران و حکمت از طریق مساجد  را احیا  کند.

۲-  هم چنین می تواند از طریق فرهنگ‌سازی  قرانی، با تهاجم فرهنگی دشمنان  به مقابله عملی برخیزد و گامی بلند در جامعه‌سازی قرانی بر دارد. امام صادق(ع) می‌فرماید: بر شما باد توجه به نسل نوجوان، زیرا آنان به هر کار نیک ، اشتیاق بیشتری دارند.

۳- و در شرایطی که رادیو با ۱۱۰ زبان دنیا، با برنامه شبانه روزی خود علیه اسلام و انقلاب اسلامی، تبلیغات حساب شده‌ای را سازماندهی نموده‌اند هیئت امنا که مسئو‌لیت اداره مهم‌ترین کانون معنوی را پذیرفته‌اند، باید در صدد بر آید اصول و شیوه‌های تبلیغ در عصر حاضر را در یابد. امام علی(ع) به کمیل می‌فرماید: هیچ حرکتی نیست مگر انکه تو در آن به شناخت نیازمند هستی. برای موفقیت در این مسئولیت، علم و آگاهی، مهربانی، و صمیمیت، تواضع و انعطاف‌پذیری، اخلاص و عدم توقع پاداش، توکل بر خداوند، اعتماد به نفس‌، شجاعت و دلسوزی، سعه صدر و استقامت، آراستگی، نظم و نرم خویی ویژگی‌هایی است که باید خود را بدان آراست با نام خداوند و در حهت او، توجه به موقعیت، شناخت زمان و مکان و مخاطب، مطابق بودن نیاز، توجه به نیازهای اساسی و نهاد فطری انسان، رعایت اعتدال و توازن، در نظر گرفتن اولویت‌ها، توجه به تدریجی بودن، نرم، همراه با ادب و احترام، دوری از افراط و تفریط، اصرار بیهوده، پیراسته از لغو، ناسزا و تعصب‌های نا بجا، پیام دینی را بهتر  به مخاطبان جوان منتقل می‌کند.